روانشناسی؟ با سلام برای اینکه رفتار ایشان تغییر کند شما هم همان کاری را بکنید که همسرتان انجام می دهد بدین معنی که مدتی توجه بیش از اندازه ای را به فرزندتان نشان دهید و کمتر به همسرتان توجه کنید. به فرزندتان حساسیت نشان دهید و همیشه یاد آوری کنید که مواظب بچه تان باشید و نشان دهید که خیلی نگران فرزندتان هستید. بعد از مدتی احتمالا ایشان تغییر کنند. این تغییر رفتار را بتدریج انجام دهید. احتمال زیاد موجب تغییر رفتار وی خواهید شد.. با سلام. در زمان مناسب در این خصوص با همسرتان گفتگو کنید. حس خود را بیان کنید و از ایشان نیز بخواهید حس و نگرانیهای خود را مطرح نماید تا بر اساس آن به تفاهم برسید. سلام توی این جور مواقع مهارت برقراری ارتباط و بیان احساس به شکلی مناسب بسیار اهمییت داره . اول از همه نوع احساستون رو مشخص کنید ؟ اینکه چه چیزی در حال حاضر شما رو اذییت میکنه ؟ آیا از اینکه همسرتون به فرزندتون بیشتر از شما توجه داره ناراحت هستید ؟ و یا از اینکه احساس میکنید نوع رفتارشون ممکن طوری باشه که شما رو مادر خوبی نشون نده ؟ بعد از اینکه احساستون رو مشخص کردید ، با بکارگیری مهارت های ارتباطی راجع به احساستون با همسرتون صحبت کنید .. با سلام. به نظرم مراجعه و کار با زوج درمانگر برای شما مفید خواهد بود. اگر امکان مراجعه ندارید میتوانید با سامانه مشاوره تلفنی بهزیستی تماس بگیرید.. با سلام و وقت بخیر. در بسیاری از زوجین مشکل شایعی است. گاهی توجه بیش از حد پدرها و گاهی هم مادرها. علل متنوع است؛ گاهی پیغامی پنهانی به همسر است؛ شاید یک جور تلافی و یا شاید واقعا برای وظایف پدرانه و مادرانه احساس فشار و اضطراب دارند که این قطعا از روشهای فرزندپروری مردود است. سعی کنید در تقابل قرار نگیرید؛ اما در مورد برخی مسائل توافق کنید؛ مثلا در اینگونه موارد هیچ تذکری از سمت شما نباشد و در مقابل من هم متعهد میشوم؛ فلان کار را اتومات انجام دهم؛ نکته مهمتر اینکه بی توجه به اتفاقات مابین پدر و فرزند؛ از پدر فاصله نگیرید؛ اتاق را سوا نکنید؛ حتما بخشی از زمان را به گفتگو و لذت دونفره اختصاص دهید و به او یادآور شوید که نگرانی های او برای کودک را میفهمید و البته خود ایشان برای شما جایگاهی ویژه دارد. ناامید نشوید؛ تغییراتی چون تولد فرزند استرسهای بزرگی هستند و معمولا بعد از مدتی خوگیری رخ میدهد به شرطی که تا آن زمان فاصله زیاد نشده باشد!.

خسته , نباشیدحدود

سلام خسته نباشید.حدود ۴ ساله گه ازدواج کردم بعد از ۶ماه باردار شدم قبل از بارداری و اوایل ازدواجم من و شوهرم خیلی خوب بودیم بعد از بچه هم همینطور تا اینکه دیگه بچم ۲ساله شد و شیرین زبون.از اون موقع دیگه حس میکنم همسرم بچه رو بیشتر دوس داره بیشتر با اون وقت میگذرونه من حتی نمیتونم تند با بچم برخورد کنم سریع واکنش نشون میده اگه کاری میکنه بچم حتی نمیتونم دعواش کنم.از طرفی هم همش وظایفمو یادآوری میکنه که منو عصبی میکنه.مثلا همش میپرسه بهش غذا دادی.عوضش کردی.داروشو دادی.لطفا راهنماییم کنید چون امکان رفتن پیش روانشناسو ندارم.بارها بهش گفتم که من مادر این بچم لازم نیست این چیزا رو یادآوری کنه اما فایده نداره.اگه بچه تو خونه زمین بخوره منو سرزنش میکنه که چرا حواست نیست.
ممنون

5
0

روانشناسی؟ خسته , نباشیدحدودبا سلام برای اینکه رفتار ایشان تغییر کند شما هم همان کاری را بکنید که همسرتان انجام می دهد بدین معنی که مدتی توجه بیش از اندازه ای را به فرزندتان نشان دهید و کمتر به همسرتان توجه کنید. به فرزندتان حساسیت نشان دهید و همیشه یاد آوری کنید که مواظب بچه تان باشید و نشان دهید که خیلی نگران فرزندتان هستید. بعد از مدتی احتمالا ایشان تغییر کنند. این تغییر رفتار را بتدریج انجام دهید. احتمال زیاد موجب تغییر رفتار وی خواهید شد.

0

روانشناسی؟ خسته , نباشیدحدودبا سلام. در زمان مناسب در این خصوص با همسرتان گفتگو کنید. حس خود را بیان کنید و از ایشان نیز بخواهید حس و نگرانیهای خود را مطرح نماید تا بر اساس آن به تفاهم برسید

0

روانشناسی؟ خسته , نباشیدحدودسلام توی این جور مواقع مهارت برقراری ارتباط و بیان احساس به شکلی مناسب بسیار اهمییت داره . اول از همه نوع احساستون رو مشخص کنید ؟ اینکه چه چیزی در حال حاضر شما رو اذییت میکنه ؟ آیا از اینکه همسرتون به فرزندتون بیشتر از شما توجه داره ناراحت هستید ؟ و یا از اینکه احساس میکنید نوع رفتارشون ممکن طوری باشه که شما رو مادر خوبی نشون نده ؟ بعد از اینکه احساستون رو مشخص کردید ، با بکارگیری مهارت های ارتباطی راجع به احساستون با همسرتون صحبت کنید .

0

روانشناسی؟ خسته , نباشیدحدودبا سلام. به نظرم مراجعه و کار با زوج درمانگر برای شما مفید خواهد بود. اگر امکان مراجعه ندارید میتوانید با سامانه مشاوره تلفنی بهزیستی تماس بگیرید.

0

روانشناسی؟ خسته , نباشیدحدودبا سلام و وقت بخیر. در بسیاری از زوجین مشکل شایعی است. گاهی توجه بیش از حد پدرها و گاهی هم مادرها. علل متنوع است؛ گاهی پیغامی پنهانی به همسر است؛ شاید یک جور تلافی و یا شاید واقعا برای وظایف پدرانه و مادرانه احساس فشار و اضطراب دارند که این قطعا از روشهای فرزندپروری مردود است. سعی کنید در تقابل قرار نگیرید؛ اما در مورد برخی مسائل توافق کنید؛ مثلا در اینگونه موارد هیچ تذکری از سمت شما نباشد و در مقابل من هم متعهد میشوم؛ فلان کار را اتومات انجام دهم؛ نکته مهمتر اینکه بی توجه به اتفاقات مابین پدر و فرزند؛ از پدر فاصله نگیرید؛ اتاق را سوا نکنید؛ حتما بخشی از زمان را به گفتگو و لذت دونفره اختصاص دهید و به او یادآور شوید که نگرانی های او برای کودک را میفهمید و البته خود ایشان برای شما جایگاهی ویژه دارد. ناامید نشوید؛ تغییراتی چون تولد فرزند استرسهای بزرگی هستند و معمولا بعد از مدتی خوگیری رخ میدهد به شرطی که تا آن زمان فاصله زیاد نشده باشد!