روانشناسان و روانپزشکان عزیز؟ با سلام برای انجام هر کار و موردی باید دید چه چیزهایی را از دست می دهیم و در قبال آن چه مواردی به دست میاوریم و آیا ارزش این ریسک کردن را دارد و یا خیر و سپس تصمیم لازم گرفته شود. در هر صورت با بیان اینکه علیرغم خوب بودن همسرتان، زندگی متاهلی را دوست ندارید، تصمیم در نهایت با خود شماست.. با سلام شما به همکاران روانشناس یا روانپزشک مراجعه داشته باشید از نظر روان و شخصیت ارزیابی صورت گیرد ممکن بعضی افراد به لحاظ شخصیتی و روانی توانایی بر آوردن تکالیف ازدواج نداشته باشند منتهی این بایستی قبل ازدواج روشن شود نیاز به بررسی دارد مخصوصا فرزند آوری که نیاز به آمادگی رو حی و روانی واقتصادی وغیره دارد کلا بایستی با خودتان بیشتر آشنا بشوید از خود بیگانگی تان کمتر شود بیشتر به خودتان نزدیک شوید اگر مشکلات در درون باشد با مکان عوض کردن هم مشکل حل نخواهد شد تصمیمات ما در سرنوشت ما موثرند فقط شرایط خانواده و ژنتیک نیست که موثرند بلکه تصمیم گیری در نقطه های حساس زند گی هم سرنوشت ما را رقم میزنند در تصمیمات مهم بایستی دقت کنیم کتاب خودشناسی بر ای همه دکتر پیمان آزاد بد نیست مطالعه کنید و سایر آثار ایشان. باسلام رویکرد مشاوره برای شما باید روش حل مسیله و کمک به تصمیمگیری باشد البته تصمیم نهایی به عهده شخص شما خواهد بود درضمن اگر اختلال زمینه ای مثل اضطراب یا افسردگی و.وجود داشته باشد قبل از تصمیمگیری باید درمان گردد.. با سلام و وقت بخیر و در تکمیل فرمایشات همکاران محترم. همان طور که شما در تمام محدودیت ها حق انتخاب و کنترل نسبی بر روی شرایط خواهید داشت. همان طور نیز می بایست مسئولیت تمام پیامدها را پذیرا باشید. البته اینکه برای ازدواج و مسئولیتهایش حوصله ای ندارید هم از چند جهت قابلیت بررسی دارد : آیا در زمان مجردی به این علایقی که اشاره میکنید می پرداختید و از زندگی لذت میبردید (فراموش نکنید الگوی زندگی افراد قبل و بعد از ازدواج چندان تفاوتی نمیکند)!؟ آیا این احساس از ابتدای ازدواج وجود داشته و اگر داشته چرا وارد یک رابطه پایدار شده اید؟ اگر این احساسات بعد از مدتی بوجود آمده چه عواملی را میتوان در آن موثر دانست و آیا میتوان در این عوامل تغییراتی بوجود آورد؟ به هر حال برای شروع و همین طور پایان دادن به یک رابطه؛ نیاز به یک تصمیم دونفره است که کمی صبر و تامل را الزام میکند. اما روانشناسان با رویکردهای متفاوتی با شما کار میکنند به شما بینش میدهند اما کسی که تصمیم نهایی را میگیرد و شروع به تغییر میکند؛ تنها خود شما هستید.. با سلام این احساسی که شما دارید هم موجی آزار خودتان وهم همسرتان خواهد شد. شما می گویید به روان شناس هم مراجعه کردید ولی همچنان احساستان تغییر نکرده. بحث طلاق را با همسرتان مطرح کنید و ببینیید واکنش ایشان جه خواهد بود. خودتان را در معرض طلاق قرار دهید شاید احساستان تغیرر کند یا در جهت ادامه و یا جدایی. این حالت شما بهرحال خوب نیست و آزارنده است.. سلام در نهایت تصمیم نهایی را خود شمادخواهید گرفت و روانشناس یا روانپزشک برای شما تصمیم گیری نخواهند کرد . نیاز به تکنیک سود و زیان دارید سودها و زیانهایی تصمیم به جدایی را در یک جدول برای خودتان به صورت واقع بینانه لیست کنید . در صورتیکه این تصمیم شما زیانهایی بیشتر از سود هایش داشت تصمیم نامناسبی است و بالعکس. می توانید از یک زوج درمانگر کمک بگیرید و درصورتیکه افکارتان به همین شکل باقی بود تصمیم نهایی را اتخاذ بفرمایید. سلام به شما. بنظر می رسد مساله شما متاهل یا مجرد بودن نیست. بلکه علل دیگری باعث عدم رضایت شما از زندگی فعلی تان شده و میل به تغییری بزرگ را برای شما ایجاد نموده است. باید بدانید که در این شرایط اگر تصمیم اشتباهی بگیرید نارضایتی شما بسیار بیشتر نیز خواهد شد و بهتر است بررسی دقیقتری از این مساله توسط یک درمانگر صورت گیرد و در صورت لزوم مداخلات درمانی لازم انجام گردد و پس از آن بتوانید به شکل صحیحی تصمیم گیری داشته باشید..

خلاصه , خسته , جدایی

سلام. خواهش میکنم کمکم کنید. خسته شدم از رفتن پیش روانشناس و جواب نگرفتن. خلاصه میگم. من ۶ساله ازدواج کردم. بد یاخوب گذشته. شوهرم مردخوبیه. دوسم داره. امامن از ازدواج کردنم پشیمونم. کلا از ازدواج. دلم مجردی وتنهایی میخواد. برم دنبال درس و تفریحم. حوصله ی متاهلی ندارم. بچه ک دیگه اصلا. شوهرم دوسم داره و همیشه سعی میکنه این حسم رو تغییربده. تصمیم دارم جدا شم واز کشور خارج شم. میترسم پشیمون شم. بقیه بهم میگن این حس فکت فکرش خوبه اگه اجراش کنی پشیمون میشی. سردرگمم. خانوادمم صددرصد باجداییم مخالفن.

7
0

روانشناسان و روانپزشکان عزیز؟ خلاصه , خسته , جداییبا سلام برای انجام هر کار و موردی باید دید چه چیزهایی را از دست می دهیم و در قبال آن چه مواردی به دست میاوریم و آیا ارزش این ریسک کردن را دارد و یا خیر و سپس تصمیم لازم گرفته شود. در هر صورت با بیان اینکه علیرغم خوب بودن همسرتان، زندگی متاهلی را دوست ندارید، تصمیم در نهایت با خود شماست.

0

روانشناسان و روانپزشکان عزیز؟ خلاصه , خسته , جداییبا سلام شما به همکاران روانشناس یا روانپزشک مراجعه داشته باشید از نظر روان و شخصیت ارزیابی صورت گیرد ممکن بعضی افراد به لحاظ شخصیتی و روانی توانایی بر آوردن تکالیف ازدواج نداشته باشند منتهی این بایستی قبل ازدواج روشن شود نیاز به بررسی دارد مخصوصا فرزند آوری که نیاز به آمادگی رو حی و روانی واقتصادی وغیره دارد کلا بایستی با خودتان بیشتر آشنا بشوید از خود بیگانگی تان کمتر شود بیشتر به خودتان نزدیک شوید اگر مشکلات در درون باشد با مکان عوض کردن هم مشکل حل نخواهد شد تصمیمات ما در سرنوشت ما موثرند فقط شرایط خانواده و ژنتیک نیست که موثرند بلکه تصمیم گیری در نقطه های حساس زند گی هم سرنوشت ما را رقم میزنند در تصمیمات مهم بایستی دقت کنیم کتاب خودشناسی بر ای همه دکتر پیمان آزاد بد نیست مطالعه کنید و سایر آثار ایشان

0

روانشناسان و روانپزشکان عزیز؟ خلاصه , خسته , جداییباسلام رویکرد مشاوره برای شما باید روش حل مسیله و کمک به تصمیمگیری باشد البته تصمیم نهایی به عهده شخص شما خواهد بود درضمن اگر اختلال زمینه ای مثل اضطراب یا افسردگی و.وجود داشته باشد قبل از تصمیمگیری باید درمان گردد.

0

روانشناسان و روانپزشکان عزیز؟ خلاصه , خسته , جداییبا سلام و وقت بخیر و در تکمیل فرمایشات همکاران محترم. همان طور که شما در تمام محدودیت ها حق انتخاب و کنترل نسبی بر روی شرایط خواهید داشت. همان طور نیز می بایست مسئولیت تمام پیامدها را پذیرا باشید. البته اینکه برای ازدواج و مسئولیتهایش حوصله ای ندارید هم از چند جهت قابلیت بررسی دارد : آیا در زمان مجردی به این علایقی که اشاره میکنید می پرداختید و از زندگی لذت میبردید (فراموش نکنید الگوی زندگی افراد قبل و بعد از ازدواج چندان تفاوتی نمیکند)!؟ آیا این احساس از ابتدای ازدواج وجود داشته و اگر داشته چرا وارد یک رابطه پایدار شده اید؟ اگر این احساسات بعد از مدتی بوجود آمده چه عواملی را میتوان در آن موثر دانست و آیا میتوان در این عوامل تغییراتی بوجود آورد؟ به هر حال برای شروع و همین طور پایان دادن به یک رابطه؛ نیاز به یک تصمیم دونفره است که کمی صبر و تامل را الزام میکند. اما روانشناسان با رویکردهای متفاوتی با شما کار میکنند به شما بینش میدهند اما کسی که تصمیم نهایی را میگیرد و شروع به تغییر میکند؛ تنها خود شما هستید.

0

روانشناسان و روانپزشکان عزیز؟ خلاصه , خسته , جداییبا سلام این احساسی که شما دارید هم موجی آزار خودتان وهم همسرتان خواهد شد. شما می گویید به روان شناس هم مراجعه کردید ولی همچنان احساستان تغییر نکرده. بحث طلاق را با همسرتان مطرح کنید و ببینیید واکنش ایشان جه خواهد بود. خودتان را در معرض طلاق قرار دهید شاید احساستان تغیرر کند یا در جهت ادامه و یا جدایی. این حالت شما بهرحال خوب نیست و آزارنده است.

0

روانشناسان و روانپزشکان عزیز؟ خلاصه , خسته , جداییسلام در نهایت تصمیم نهایی را خود شمادخواهید گرفت و روانشناس یا روانپزشک برای شما تصمیم گیری نخواهند کرد . نیاز به تکنیک سود و زیان دارید سودها و زیانهایی تصمیم به جدایی را در یک جدول برای خودتان به صورت واقع بینانه لیست کنید . در صورتیکه این تصمیم شما زیانهایی بیشتر از سود هایش داشت تصمیم نامناسبی است و بالعکس. می توانید از یک زوج درمانگر کمک بگیرید و درصورتیکه افکارتان به همین شکل باقی بود تصمیم نهایی را اتخاذ بفرمایید

0

روانشناسان و روانپزشکان عزیز؟ خلاصه , خسته , جداییسلام به شما. بنظر می رسد مساله شما متاهل یا مجرد بودن نیست. بلکه علل دیگری باعث عدم رضایت شما از زندگی فعلی تان شده و میل به تغییری بزرگ را برای شما ایجاد نموده است. باید بدانید که در این شرایط اگر تصمیم اشتباهی بگیرید نارضایتی شما بسیار بیشتر نیز خواهد شد و بهتر است بررسی دقیقتری از این مساله توسط یک درمانگر صورت گیرد و در صورت لزوم مداخلات درمانی لازم انجام گردد و پس از آن بتوانید به شکل صحیحی تصمیم گیری داشته باشید.