حسرت گذشته را میخورم روانشناسان عزیز راه حلی برای مشکلم هست؟ با سلام جو خانواده اگر زیاد متشنج باشد بچه آسیب می بیند یه جور اگر هم طلاق گرفته شود یه جور دیگه آسیب میبیند البته گاهی ما چون موردی را تجربه نکرده ایم برامون مهم اند و اگر واقعیتی راتجربه بکنیم می بینیم چیزی نبود و اون عطش سست خواهد شد و این هست معمولا عشق اولی ناکام در زندگی بعدی تاثیر دارد مگر اینکه فردی باشد که توجه را جلب کرده باشد و اینجا باید واقعیت را پذیرفت هر تصمیمی مختصات زمانی و مکانی خودش دارد نمی شود بعد از ده سال ایراد وارد کرد چون اون موقع تشخیص اون بوده در ضمن احساسات افراد به مرور زمان ممکن تغییر کند یا شدت و ضعف داشته باشد به هر حال شما اگر بتونید نقاط مثبتی در شوهرتان پیدا کنید و روی اونها متمرکز کز بشویید و مدام مرور کنید ممکن علاقه تان بیشتر شود ولی اینکه می گویید نیاز به صمیمیت و نیاز به مسولیت را فراهم نمی کند و آسیب به رابطه میزند بایستی به روانشناس مراجعه کنید و در زوج درمانی بررسی شود. با سلام. مشکلاتی که با همسرتان دارید و علاقهای که به فرد مورد اشاره دارید را باید بصورت دو موضوع کاملا مجزا ببینید. چون عدم رضایت شما در این زندگی و نرسیدن به فرد مورد علاقه باعث برآورد نادرستی از سرانجام رابطه و ازدواج احنمالی با او میشود. در واقع هیچ ضمانتی برای کافی بودن علاقمندی شما در جهت زندگی موفق وجود ندارد. در شرایط فعلی سعی کنید به زندگی تا جای ممکن سامان دهید و در این راه از زوجدرمانگر نیز کمک بخواهید. در صورتی که نتیجهای حاصل نشد آنگاه به سایر گزیتههای پیش رو فکر کنید. باسلام واحترام چطور شده به بااین آقا ازدواج کردید یعنی عشقی ( شامل اشتیاق وصمیمت وتعهد )در آن وجود نداشته شاید بوده وکامل نبوده هیچ نیازی مشابه نداشتید ؟چند وقت زندگی بدون کشمکش داشتید؟ بااین شرایط ذات جوامع انسانی با تعارض بوده مشکلات شما در این 10سال افزوده تر شده ونتوانستبد مشکلاتان که سطحی بوده حل کنید ودر ضمن اینکه یک طرف ارتبا ط شما هستید یا شروع کننده یا تدوام دهنده وشما نیز دراین رابطه تاثیر بسزای داشتیداز کجا که بافرد مور نظر ازدواج کنید خوشبخت میشودو چنین مشکلی نداشته باشید توصیه میشود باتوجه به 10سال زندگی ودرمیان بودند فرزند به یک زوج درمانگر مجرب مراجعه کنید. با سلام خب شما قبلا به هر دلیلی تصمیمی را گرفتی و در حال حاضر قادر به ادامه رابطه نیستید که این موضوع هم علل واقعی دارد و هم می تواند ناشی از شناخت ها و خواسته های شما باشد. الان بعد از 10 سال باید اقدام مجددی انجام دهید و بدنبال حل مشکل باشید. سعی کنید از متخصصین امر مشورت بگیرید و سبک زندگیتان را تغییر دهید.. با سلام و وقت بخیر. ما میتوانیم چیزهایی را در زندگی طلب کنیم و این در اختیار و کنترل ماست. اما اینکه آن چیزها برای ما تامین شود و یا نشود لزوما در کنترل ما نخواهد بود. شما دارید انتخاب یک هیجان دفن نشده را از خود و زندگی خود میگیرید و همانطور که خودتان با هوشمندی اشاره کردید این مسیر تا به اینجا برای شما کارایی نداشته است. پس درست مثل یک مسئله به موضوع نگاه کنید و هر راه حلی که دارید بر روی کاغذ بیاورید و معایب و مزایا را تحلیل کنید، مسئولیت هزینه های احتمالی را بپذیرید و در نهایت بر تصمیم خود متعهد بمانید. پیشنهاد میکنم در این مسیر کمی از هیجان خالص فاصله بگیرید و از منطق یک مشاور نیز بهره مند باشید. در آخر فراموش نکنید بخشی از چیزی که به عنوان خاطره در ذهن داریم در عمل هیچ تناسبی با واقعیت نخواهد داشت.. پشیمانی در ازدواج تنها برای شما اتفاق نیفتاده است، طبق تحقیقات حدود 15 درصد پشیمانی ها به انتخاب روابط عاشقانه می رسد و هر کسی دلایل خود را برای پشیمانی دارد. از آنجایی خودتان انتخاب کرده اید، مسئول انتخابتان باشید، تخیلات ارتباط با شخص مورد نظر را به واقعیت ربط ندهید. شما یک فرزند دارید به سلامت روان ایشان اهمیت دهید. ولی در صورتی که روابط جنسی شما کم و یا وجود ندارد و همچنین احساس می کنید این عدم علاقه شما را به مسیر غیر متعهدانه می کشاند، اگر روابط نزدیک و صمیمی شما تقلیل یافته ، شرایط زندگی تان را بررسی کنید، همانطور که روزی انتخاب کردید باز تصمیم نهایی برای خروج از این زندگی با شماست ولی اکنون شما ده سال بزرگتر هستید و بهتر می توانید تصمیم بگیرید. چه بسا پرخاشگری همسرتان به دلیل عدم علاقه شما به زندگی که در رفتار خودآگاه و ناخودآگاه شما بروز می کند ، باشد. لذا نیاز است جهت خروج از این حالت تعلیق به صورت حضوری یک روانشناس را ملاقات کنید.. با سلام توصیه ام مراجعه حضوری و پیگیری درمان است..

حلی , حسرت , اجبار

باسلام
خانمی سی ساله ام بیست ساله بودم که به اجبار ونادانی خودم با وجود علاقه شدید به یکی از پسرای فامیل .علاقه دونفره. تن به ازدواج دادم به پسری که نتونست شرایط عادی مالی وعاطفی رو فراهم کنه.ده ساله زندگی کردنم تعطیل شده یه سال دارو ومشاوره گرفتم که فقط مسکن بود.هرشب تا صب خابش رو میبینم حسرت منو کشته.هیچ صبی رو نمیتونم از زیر پتو وفکرش بیام بیرون.تو اجتماع نمیتونم باشم.میبینمش دوست دارم یبار بشینم بش بگم گه اشتباه کردم اما غرورم وآبروم نمیزاره.از این ورهمسرپرخاشکر وبی مسیولیت شرایطم رو بدتر

7
0

حسرت گذشته را میخورم روانشناسان عزیز راه حلی برای مشکلم هست؟ حلی , حسرت , اجباربا سلام جو خانواده اگر زیاد متشنج باشد بچه آسیب می بیند یه جور اگر هم طلاق گرفته شود یه جور دیگه آسیب میبیند البته گاهی ما چون موردی را تجربه نکرده ایم برامون مهم اند و اگر واقعیتی راتجربه بکنیم می بینیم چیزی نبود و اون عطش سست خواهد شد و این هست معمولا عشق اولی ناکام در زندگی بعدی تاثیر دارد مگر اینکه فردی باشد که توجه را جلب کرده باشد و اینجا باید واقعیت را پذیرفت هر تصمیمی مختصات زمانی و مکانی خودش دارد نمی شود بعد از ده سال ایراد وارد کرد چون اون موقع تشخیص اون بوده در ضمن احساسات افراد به مرور زمان ممکن تغییر کند یا شدت و ضعف داشته باشد به هر حال شما اگر بتونید نقاط مثبتی در شوهرتان پیدا کنید و روی اونها متمرکز کز بشویید و مدام مرور کنید ممکن علاقه تان بیشتر شود ولی اینکه می گویید نیاز به صمیمیت و نیاز به مسولیت را فراهم نمی کند و آسیب به رابطه میزند بایستی به روانشناس مراجعه کنید و در زوج درمانی بررسی شود

0

حسرت گذشته را میخورم روانشناسان عزیز راه حلی برای مشکلم هست؟ حلی , حسرت , اجباربا سلام. مشکلاتی که با همسرتان دارید و علاقهای که به فرد مورد اشاره دارید را باید بصورت دو موضوع کاملا مجزا ببینید. چون عدم رضایت شما در این زندگی و نرسیدن به فرد مورد علاقه باعث برآورد نادرستی از سرانجام رابطه و ازدواج احنمالی با او میشود. در واقع هیچ ضمانتی برای کافی بودن علاقمندی شما در جهت زندگی موفق وجود ندارد. در شرایط فعلی سعی کنید به زندگی تا جای ممکن سامان دهید و در این راه از زوجدرمانگر نیز کمک بخواهید. در صورتی که نتیجهای حاصل نشد آنگاه به سایر گزیتههای پیش رو فکر کنید

0

حسرت گذشته را میخورم روانشناسان عزیز راه حلی برای مشکلم هست؟ حلی , حسرت , اجبارباسلام واحترام چطور شده به بااین آقا ازدواج کردید یعنی عشقی ( شامل اشتیاق وصمیمت وتعهد )در آن وجود نداشته شاید بوده وکامل نبوده هیچ نیازی مشابه نداشتید ؟چند وقت زندگی بدون کشمکش داشتید؟ بااین شرایط ذات جوامع انسانی با تعارض بوده مشکلات شما در این 10سال افزوده تر شده ونتوانستبد مشکلاتان که سطحی بوده حل کنید ودر ضمن اینکه یک طرف ارتبا ط شما هستید یا شروع کننده یا تدوام دهنده وشما نیز دراین رابطه تاثیر بسزای داشتیداز کجا که بافرد مور نظر ازدواج کنید خوشبخت میشودو چنین مشکلی نداشته باشید توصیه میشود باتوجه به 10سال زندگی ودرمیان بودند فرزند به یک زوج درمانگر مجرب مراجعه کنید

0

حسرت گذشته را میخورم روانشناسان عزیز راه حلی برای مشکلم هست؟ حلی , حسرت , اجباربا سلام خب شما قبلا به هر دلیلی تصمیمی را گرفتی و در حال حاضر قادر به ادامه رابطه نیستید که این موضوع هم علل واقعی دارد و هم می تواند ناشی از شناخت ها و خواسته های شما باشد. الان بعد از 10 سال باید اقدام مجددی انجام دهید و بدنبال حل مشکل باشید. سعی کنید از متخصصین امر مشورت بگیرید و سبک زندگیتان را تغییر دهید.

0

حسرت گذشته را میخورم روانشناسان عزیز راه حلی برای مشکلم هست؟ حلی , حسرت , اجباربا سلام و وقت بخیر. ما میتوانیم چیزهایی را در زندگی طلب کنیم و این در اختیار و کنترل ماست. اما اینکه آن چیزها برای ما تامین شود و یا نشود لزوما در کنترل ما نخواهد بود. شما دارید انتخاب یک هیجان دفن نشده را از خود و زندگی خود میگیرید و همانطور که خودتان با هوشمندی اشاره کردید این مسیر تا به اینجا برای شما کارایی نداشته است. پس درست مثل یک مسئله به موضوع نگاه کنید و هر راه حلی که دارید بر روی کاغذ بیاورید و معایب و مزایا را تحلیل کنید، مسئولیت هزینه های احتمالی را بپذیرید و در نهایت بر تصمیم خود متعهد بمانید. پیشنهاد میکنم در این مسیر کمی از هیجان خالص فاصله بگیرید و از منطق یک مشاور نیز بهره مند باشید. در آخر فراموش نکنید بخشی از چیزی که به عنوان خاطره در ذهن داریم در عمل هیچ تناسبی با واقعیت نخواهد داشت.

0

حسرت گذشته را میخورم روانشناسان عزیز راه حلی برای مشکلم هست؟ حلی , حسرت , اجبارپشیمانی در ازدواج تنها برای شما اتفاق نیفتاده است، طبق تحقیقات حدود 15 درصد پشیمانی ها به انتخاب روابط عاشقانه می رسد و هر کسی دلایل خود را برای پشیمانی دارد. از آنجایی خودتان انتخاب کرده اید، مسئول انتخابتان باشید، تخیلات ارتباط با شخص مورد نظر را به واقعیت ربط ندهید. شما یک فرزند دارید به سلامت روان ایشان اهمیت دهید. ولی در صورتی که روابط جنسی شما کم و یا وجود ندارد و همچنین احساس می کنید این عدم علاقه شما را به مسیر غیر متعهدانه می کشاند، اگر روابط نزدیک و صمیمی شما تقلیل یافته ، شرایط زندگی تان را بررسی کنید، همانطور که روزی انتخاب کردید باز تصمیم نهایی برای خروج از این زندگی با شماست ولی اکنون شما ده سال بزرگتر هستید و بهتر می توانید تصمیم بگیرید. چه بسا پرخاشگری همسرتان به دلیل عدم علاقه شما به زندگی که در رفتار خودآگاه و ناخودآگاه شما بروز می کند ، باشد. لذا نیاز است جهت خروج از این حالت تعلیق به صورت حضوری یک روانشناس را ملاقات کنید.

0

حسرت گذشته را میخورم روانشناسان عزیز راه حلی برای مشکلم هست؟ حلی , حسرت , اجباربا سلام توصیه ام مراجعه حضوری و پیگیری درمان است.