نه حوصله مهمانی رفتن دارم نه مسافرت و ... آیا من افسرده ام ؟
سلام
من مدت ۸ ماه است که مادرشدم ابتدا از تولد فرزندم خیلی خوشحال بودم ولی بعد از اینکه فهمیدم فرزندم مشکل دارد انگار دنیا روی سرم خراب شدحسابی بهم ریختم.تا اینکه بعداز مدتی متوجه شدیم که مشکل پسرم قابل درمان است و الان خداروشکرخوب شده است ولی من هنوز هم همان احساس ناامیدی و افسردگی را دارم تا جایی که دیگر هیچ چیز خوشحالم نمیکندنه حوصله مهمانی رفتن دارم نه مسافرت...همش دنبال یک چیزی برای ناراحتی میگردم تا جایی که چندروز پیش بخاطر ریختن شربت روی فرش کل روز را غمگین بودم.مرا راهنمایی کنید.
من مدت ۸ ماه است که مادرشدم ابتدا از تولد فرزندم خیلی خوشحال بودم ولی بعد از اینکه فهمیدم فرزندم مشکل دارد انگار دنیا روی سرم خراب شدحسابی بهم ریختم.تا اینکه بعداز مدتی متوجه شدیم که مشکل پسرم قابل درمان است و الان خداروشکرخوب شده است ولی من هنوز هم همان احساس ناامیدی و افسردگی را دارم تا جایی که دیگر هیچ چیز خوشحالم نمیکندنه حوصله مهمانی رفتن دارم نه مسافرت...همش دنبال یک چیزی برای ناراحتی میگردم تا جایی که چندروز پیش بخاطر ریختن شربت روی فرش کل روز را غمگین بودم.مرا راهنمایی کنید.