نه حوصله مهمانی رفتن دارم نه مسافرت و . آیا من افسرده ام؟

سلام
من مدت ۸ ماه است که مادرشدم ابتدا از تولد فرزندم خیلی خوشحال بودم ولی بعد از اینکه فهمیدم فرزندم مشکل دارد انگار دنیا روی سرم خراب شدحسابی بهم ریختم.تا اینکه بعداز مدتی متوجه شدیم که مشکل پسرم قابل درمان است و الان خداروشکرخوب شده است ولی من هنوز هم همان احساس ناامیدی و افسردگی را دارم تا جایی که دیگر هیچ چیز خوشحالم نمیکندنه حوصله مهمانی رفتن دارم نه مسافرت.همش دنبال یک چیزی برای ناراحتی میگردم تا جایی که چندروز پیش بخاطر ریختن شربت روی فرش کل روز را غمگین بودم.مرا راهنمایی کنید.

0

کاربر گرامی از نوشته شما پیداست مشکلی که از آن رنج میبرید صرفا مربوط به بیماری فرزندتان نمی باشد کما اینکه پس از اطلاع از بهبودی همچنان به قوت خود باقی است . بنظر میرسد مشکلات حل نشده ای در زندگی خود دارید که قبل از تولد فرزند بوده است .پیشنهاد من این هست که در اسرع وقت به روانشناس مجرب برای آگاهی و رفع مشکلات خود ترجیحا همراه با همسر مراجعه کنید .موفق باشید

الهام بارسلطان

روانشناس و مشاورروان درمانگر ، زوج درمانگر ، مشاور خا...
 الهام بارسلطان
0

با عرض سلام و وقت بخیر. گاهی تراکم ناکامی های گذشته و یا حتی یک حادثه پیش بینی نشده؛ ما را به سمتی هدایت میکند که رفتار افسردگی کردن و مضطرب بودن را به عنوان سبکی از زندگی خود برمی گزینیم، برای خلاصی از این طرحواره علاوه بر به چالش کشیدن بنیادهای این افکار منفی نیاز است که نقش خود را در رفتارهای معمول روزمره به صورت برعکس بازی کنیم و از نتایج بهبود بخش آن؛ هیجان زده شویم!!!

دکتر سبحان پورنیکدست

دکترای تخصصی روانشناسی (متخصص CBT)عضو هیات علمی دانشگاه ( ونک - کرج)
دکتر سبحان پورنیکدست
0

ناامنی عمیق ریشه دار می تواند از دلایل این مشکل باشد . کودکی شما و سبک والدینتان درتربیت شما می بایست بررسی گردد. ضربه های روانی و تجربیات منفی ممکن است این وضعیت را تشدید کند . گاه افرادی که به دنبال ناراحتی خود هستند ، ممکن است در معرض خطر یک اختلال روانشناختی باشند. به روانشناس مراجعه کنیدتا ضمن اجرای تست افسردگی مسایل را ریشه ای کندو کاو کند .

دکتر دردانه امیری

روانشناسعضو انجمن روانشناسی آمریکا
دکتر دردانه امیری
0

سلام به شما. بله. علائمی همچون احساس غمگینی، ناتوانی در لذت بردن، احساس پوچی، ناامیدی، بی انگیزگی، فکر کردن زیاد در مورد مرگ یا حتی خودکشی، کاهش تمرکز، ناتوانی در تصمیم گیری، تمایل به گوشه گیری و انزوا، کاهش انرژی، تغییر در خواب بصورت کاهش یا افزایش، تغییر در اشتها بصورت کاهش یا افزایش، کاهش میل جنسی و از جمله علائم افسردگی هستند که وقتی در کیفیت زندگی یا روابط یا کارکرد شغلی یا تحصیلی فرد اثر نامطلوبی گذاشته باشد نیاز به مداخلات درمانی خواهد داشت. لذا توصیه می کنم تحت نظر روانپزشک بررسی و اقدامات درمانی لازم آغاز گردد.

دکتر مسعود نامجو

متخصص اعصاب و روان - روانپزشکدرمان بدون دارو با RTMS
دکتر مسعود نامجو