در پاسخ دکتر نامجو انگیزه ندارم و گاهی هم افکار مرگ و اشتهای زیاد و بی قراری راهنمایی می کنید؟

سلام آقای دکتر لطفا راهنمایی بفرمائید 41 سال دارم کارمند و متالهل یک فرزند دارم اینکه بدنبال هدفی در آینده نیستم و فقط در گیر روزمرگی شدم ٬،انگیزه ای ندارم شاد نیستم،از زندگی لذت نمیبرم،همشه استرس و ترس زیادارم شاید الان این که هستم و آنچه که دارم یعنی خوشبختم اما چرا نیستم، البته بابت همین هم که هستم و دارم شکر گذارم شاید خیلی ها اینها رو هم ندارند،اما این دلیل نمیشه ،همه زندگی یعنی همینه نباید بیشتر از این باشه ؟

با سلام دکتر همون خانمی بودم ک زیاد می خوابیدم پرسیدن بقیه سوالات رو . اشتها زیاد دارم . روزانه همش خواب فقط از 7 شب تا 12 یکم انرژی دارم وگرنه دیگه هیچ انگیزه و هدف خاصی هم ندارم درسمم 2 سال تموم شده

سلام خسته نباشید من ده روزه که همسرم فوت کرده ولی باور نکردم نمیتونم اصلان گریه کنم بااینکه با چشم های خودم داخل خاک گذاشتنش ولی بازم باورم نمیشه میترسم به دوسالی که باهاش زیر یه سقف بودم فکرکنم اصلن باور همچین برام غیر ممکنه باید چیکار کنم میشه کمکم کنید؟

سلام.خدا قوت میخواستم اگر امکانش هست چندتا کتاب خوب و مفید درمورد انگیزه و اینکه آدم داشته های خودشو باور داشته باشه و کلا یه کتاب واقعا مفیدی میخوام معرفی کنید.برا کادو میخوام به همسرم تقدیم کنم.ممنون میشم.

سلام من امسال دوازدهمم و کنکور دارم.من همیشه برای درس خوندن خیلی انگیزه داشتم و در بدترین شرایطم درس میخوندم .اما االان تقریبا یکسال و خوردی هست نسبت به درس خوندن بی انگیزه شدم و به هیچ رشته ای حتی پزشکی که همه به اون علاقه دارند ععلاقه ندارم .ولی وقتی به درس نخوندن هم فکر میکنم دچار استرس نیست.آیا ممکنه این نشانه افسردگی باشه کلا نسبت به بیشتر چیزها بی انگیزه شدم وحس میکنم ازدواج بهتر از درس خوندنه

حس نگرانی دارم وبیشتر اوایل شب حدود دوساعت طول میکشه نه درطول روز حالم خوبه اخرین آزمایش تیروییدم 4ماه پیش که نرمال بوده وروزی یک عدد قرص لووتیروکسین استفاده میکنم

سلام دکتر فوق العاده ایدشما با تمرین کنترل تنفس دیروز شما فوق العاده استرس های بیخود کاهش پیدا کرد و بهتر بگم اصلا استرسی ندارم فقط یه مسعله من ترس از این دارم گاهی اوقات که موهای سرم رو از دست بدم و مشکلات ریزش دارم و الانم تحت درمان میخاستم بدونم این مسعله رو چجوری تو ذهنم بزرگ جلوه ندم وکلا عادی باهاش برخوردکنم ممنون میشم روش های بیشتر رسیدن به ارامش و برام بیان کنین یه دنیا ممنونم

سلام اقای دکتر سوالم را تصحیح میکنم منظورم از مردان در صورت سوال مردان مجرد و بدون زن وخانم هستند خودارضایی اگر در مردان مجرد بدون زن وخانم بصورت زیاد و بیش از حد باشد بیماری محسوب میگردد ایا این حالت بصورت زیاد وبیش از حد خودارضایی برای مردان مجرد بدون زن وخانم عوارض روحی و روانی برای بدن دارد یا عوارض جسمانی . فقط لطف کنید دقیق یک کلمه بفرمایید که این حالت بصورت زیاد وبیش از حد خودارضایی در مردان مجرد بدون زن وخانم عوارض جسمی دارد یا عوارض روحی وروانی {جنس:پسر مجرد بدون زن وخانم }؟

سلام ؟آقای دکتر من شهرستان هستم برای مشکل اضطراب و افسردگی شدید به روانپزشک در شهر خودم رفتم علاعم اضطراب طوری که در بدن احساس سوزش دارم افکار منفی دکتر بهم فلوکستین 10 دادن تا 10 روز بعد فلوکستین 20. صبح و شب هم همزان پرانول 10 با بیسپیرون 5 . خیلی دارم اذیت میشم چه مدت زمان لازمه تا دارو کمی منو ملایم کنه دارم اذیت میشم؟

سلام خداقوت, من گاهی افکار غیرممکنی تویه ذهنم میاد که مطمئنم واقعیت نداره اما باعث میشه من بترسم و ناراحت شم, تویه این مواقع به چی فکر کنم یا چه جمله ای رو جایگزین کنم که به حقایق توجه کنم و آروم شم نه به چیزای الکی, میدونم چندین سال بعد به خاطر این افکاره الکی که باعث میشه روزم خراب شه حسرت میخورم , آیا طبیعیه که افکاری که وجود نداره به ذهن بیاد?

سلام خسته نباشید شرمندم بابت این سوال ولی من همیشه هرچی به فکرم میاد هرچند که واقعی نیست رو توجه میکنم و خیلی ناراحت میشم یعنی هرچی تو فکرم بیاد منو میترسونه باعث شده نتونم به واقعیت ها توجه کنم, همیشه ترس از دست دادن دارم و پیش بینی میکنم و چیزهایی که غیرواقعیه توجه میکنم چکار کنم?

سلام من قبلا دچار وسواس فکری و خودبیمار پنداری بودم که تحت نظر روانشناس بودم الان دوباره حس میکنم وسواسم برمیگرده مثلا با کوچکترین علائم تو بدن خانوادم بدترین فکرها میاد سراغم و همش مشاوره آنلاین میگیرم اونم با چندین دکتر و همش تشخیص ها رو با هم چک میکنم که باعث میشه بیشتر استرس بگیرم البته الان کمتر کردم مشاوره آنلاین رو ولی هر وقت که آرومم ذهنم یهو به یه موردی گیر میده با اینکه میدونم مهم نیست م

سلام خسته نباشید, من تحصیلکرده ام کتاب میخونم چند سالی هست که وسواس فکری دارم یعنی همیشه ترس از دست دادنه یارم رو دارم با اینکه ایشون از خوبی هیچی کم نداره, همش میترسم چیزی بشه گاهی باسوالام ناراحتش میکنم فکر میکنه شک دارم بهش اما من وسواس دارم, خیلی میخوام خوب بشم من میتونم ,میرم روانشناس اما تا برم میشه چندراهکار بهم بگید که افکارمو کنترل کنم? مثلا چیزهای محالی به ذهنم میاد که بعد باید ثابت کنم فکره واقعی نیست, شوق خوب شدن دارم اگه با یه خط جواب بگید برو روانشناس خیلی خوشایند نیست, خوب میشم?

تا جایی که تحقیق کرده ام، خودکشی یک تصمیم انتخابی نیست و ریشه در اختلال فکر و مغز دارد، گاهی فشار افکارم از حد تحملم خارج می شود، در چنین مواقعی چطور می توانم از خودم مراقبت کنم یا از حمایت دیگران بهرمند شوم؟

سلام،برادرم16 سالشه کلا آدم شادواجتماعی هست ولی تو3 ماه اخیر هم بخاطر قرنطینه وهم بخاطر فوت مادربزرگم افسردگی گرفته وبعضی اوقات هجوم افکارناخواسته خودکشی داره،میگه وقتیکه روی بالکن میره این افکار بهش هجوم میارن(بدون دلیل خاص)،کلامیگه وقتی که کنار بلندی قرار میگیره حس ناخواسته ای بش میگه که خودتو پرتاب کن وخودش هم نمیدونه منشا این افکار چیه وکاملا ناخواسته بش دست میده(کلا طی 2روز 3بار این هجوم افکار داشته،البته طبق گفته خودش دیروز وامروز ازاین حملات نداشته)،ادامه سوال توشرح بیماری...

سلام وقتتون بخیر من مدتی است که خیلی باخودم کلنجار میرم و تو افکارم میگم من خیلی کم شانسم جوری که خیلی تو زندگیم دارم بدشانسی میارم و دوستامم چون خودم گفتم همش بهم میگن جدی تو خیلی بدشانسی و این چیزا و حرفاشون عذابممیده بنظرتون چیکار کنم؟ درضمن بگممن واقعااز خونواده و ادمای اطرافم هیچ مشکلی ندارم و آرامش دارم ، دانشجوام و بدشانسی تو بقیه چیزای زندگیم مثل درس و این چیزا میارم.

سلام من مدتی دچار اختلال در افکارم شدم دائم در فکر هستم هرجا که هستم هرکاری که میکنم هر اتفاقی رخ میدهد باعث میشود من بیشتر درون افکارم باشم مخصوصا در جمعی قرار میگیرم که همین باعث شده خود را با افکارم تنها بگذارم ، مدت زیادی است که این حال آشفته را تجربه میکنم ،و یه موضوعی که خیلی اذیتم میکند اینه دائم بیتی از آهنگ را در زهن خود یه طور ناخواسته زمزمه میکنم فقط در افکارم ،میخوام بدونم مشکلم کجاست و چطور برطرف میشه،به روانپزشک هم مراجعه کردم اما تاثیر مثبت ندیدم ،کمکم کنید

باسلام افکار آسیب رساندن یا اسیب زدن به دیگران که گفته میشود نوعی وسواس فکری است آیا برای همه حالت ها صدق میکند مثلا یه سایت نوشته احساس ترس از آسیب دیدن به بچه خود آدم یا یجا نوشته ترس از آسیب رساندن به خانواده و عزیزان خود را دارند و... درواقع همه این افکارها پیرامون هرکسی چه خانواده،عزیزان،بچه خود ادم،غریبه ها و... میکند؟همه اینها جزو همون طبقه بندی افکار آسیب زدن به کسی در وسواس، طبقه بنده میشوند؟ چون اکثر جاها وسواس ترس از آسیب رساندن به غریبه ها رو ننوشته و همش حرف از خانواده و عزیزان زده

باسلام خدمت پزشکان محترم کسی که افکار پارانویایی دارد آیا قابل درمان می باشد ؟ تشخیص روان پزشک و روانشناس وسواس فکری با محتوای افکار پارانویا می باشد که دایم افکار شک به همسر در ذهن تکرار می شود . دکتر روانپزشک دارو تجویز کرده اند و تحت دارو می باشد و بینش نسبی نسبت به افکار را دارم . آیا این اختلال به طور کامل درمان پذیر می باشد ؟ درمان دارویی مادام العمر هست؟و ایا این اختلال به اختلال هذیانی تبدیل می شود؟

سلام من دائما فکرای منفی میکنم در مورد مردن خودم و عزیزانم ، در مورد مریضی و این چیزا چکار کنم این افکار بره بیرون از مغزم؟ از طرفی میگن به هرچیز فکر کنی جذب میکنی زیادم مریض میشم و میترسم بیشتر هم بشه مثلا میگم جای فلان چیزو به همسرم بگم بدونه کجاست 2 روز دیگه من مردم یا اگه بچه دارشم بچم ناقص باشه چی همش این فکرا قرصلووکسین برای گره سرد تیرویید روزی نصف و قرص روکین هم میخورم برای کیست تخمدان

باسلام.من درسوال قبلیم گفته بودم ک صرع دارم ودارومصرف میکنم.وسواس واختلال دوقطبی دارم3سال دارومصرف کردم.تشخیص روروانپزشک دادن.ولی خودم قطع کردم.مشکل من بیشتردرموردجنس مخالفه دوس دارم که باهمه رابطه ی جنسی وعاطفی...خسته شدم از دارو وقصدبارداری دارم نمیشه داروبخورم.خواهشاکمکم کنید خیلی ناراحتم بریدم.

سلام خسته نباشید من تو همین سایت از پزشکای محترم پرسیده. بودم که اگه دوبار سی تی اسکن دادم به فاصله دوروز سرطانزا است یا ن که گغتن مشکلی نیست حالا اینکه من همش فکر میکنم در اینده بخاطر انجام این دو سی تی اسکن به سرطان مبتلا میشم رفتار ویواسی و افکار وسواسیه یا واقعا احتمال داره این اتفاق بیفته؟چون من خودم میداونم وسواس دارم میخواستم بدونم این فکر وسواسیه یا واقعا احتمال داره

با سلام من چندین سال بچه نداشتم حال بعد از چندین سال بادار هستم ولی این افکار به ذهنم میرسه که نکنه بچه سالم به دنیا نیاد و از بین بره و یا مشکل جسمی داشته باشه و شب ها حالت خفگی و تنگی نفس بهم دست میده و نمیتونم بخوابم شما چه درمانی رو برای من پیشنهاد میکنید ؟ با تشکر فراوان از زحمات شما

سلام وقت بخیر من چند وقته قاطی کردم حدود چند سالی هست که وسواس رفتاری دارم یعنی هر کاری رو باید چند بار انجام بدم مثلا درو چند بار ببندم یا پام به جایی میخوره چند بار باید بزنم حالا این مشکل یه طرفه قضیه هست حالا بدتر شدم و به هر چیزی که دوست ندارم فکر میکنم یعنی ذهنم خودش فکر میکنه شاید مسخره باشه ولی به هر چیزی بخواد فکر میکنه و من میخوام فکر نکنم و نمیتونم جلوشو بگیرم اصلا اعصاب منو خورد کرده واسه خودش فکر میکنه و کسی رو میبینم جایی ذهنم خودش پشت سرش حرف بد میگه و من نمیتونم فکرمو کنترل کنم

بعضی اوقات هجوم افکار و سرعت تفکرم چنان شدید میگیرد که نمی تونم بخوابم. اغلب افکارم با هم قاطی می شن و صدای موسیقی در مغزم می پیچیدند.احساس میکنم لای افکارم گیر افتاده ام. نمی توانستم از دست این افکاری که با صدای بلند و نامفهوم در مغزم می پیچیدند، و صدای موسیقی که بی وقفه توی سرم پخش می شد فرار کنم. گاهی جریان ملایمی از افکار توی مغزم میپیچید، و در تمام اوقات با خودم می گفتم بسه،اما نمی تونم جلوی این روند را بگیرم و اضطراب میگیرم.میشه راهکار بهم بدین فقط این حالت عذابم میده وعلتش چیه این حال

باسلام . بنده چندماه پیش اسنترا مصرف کردم و ترکش کردم حتی چندماه بعد ترک هنوز یه سری عوارضش مث بیخیالی مونده . حالا این مهم نیست میخواستم از تون عاجزانه خواهش کنم یه سری قرص اعصاب یا مکمل یا هرچی معرفی کنید ک باعث افزایش انگیزه و شوق و اشتیاق درس خوندن و تمرکز بشه من کنکوریم و دارم زندگیمو میبازم . لطفا معرفی کنید توروخدا . سر از خود نمیخورم و قبلش با متخصص شهرمون در میون میزارم . توروخدا.التماس

سلام راستش گذشته خوبی چندان نداشتم واون گذشته الان درک میکنم راستش بچه طلاق هستم حالا مادر سه تابچه هستم گاهی خیلی خوبم پرازانرژی ولی بیشتر بی انگیزه بی حال زندگی برام معنی نداری هی ب خودم میگم بیخیال زندگی داری میگذره بلندشو یکارای بکن.بازمیوفتم حوصله کارای خونه هم ندارم اخه پولم نیست برم خریدتامیاددستم تموم میشم بیشترافسرده میشم ب هرحال نمی دونم گذشته والان باهم ربطی داره خواستم بگم چکارکنم ازا

اقای دکتر من واسه ی همه چیز بی انگیزه شدم چیکارکنم؟ منی ک انقدر ارزو داشتم من هدفام خیلی بودن خیلی برنامه ریزی کرده بودم براشون ولی الان نسبت ب همه چیز بی انگیزه ام من یه والیبالیستم ارزو داشتم برم تیم ملی ولی الان اصن برام مهم نیس حتی میخام بزارمش کنار بنظرتون مشکل من چیه؟ ------

با عرض سلام از بچگی ب شدت با انگیزه و پشت کار بودم و خیلی تا خیلی باهوش فارغ التحصیل علم و صنعت با معدل الف در هر دو مقطع کارشناسی و ارشد در حال حاظر هم توی دانشگاه مشغول کار هستم ولی ب شدت زندگی برام بی معنا و مفهومه, انگیزه هیچ چیزی رو ندارم, فقط دلم میخواد زود شب بشه بخوابم, صبح هم ب همین امید ک زود شب بشه بیدار میشم. دیوونه شدم دیگه. هیچ چیزی دلم نمیخواد فقط میخوام بدونم ایا با مراجعه ب روانشناس یا روانپزشک میتونم یکم ب زندگی متصل بمونم؟...

سلام بنده 9 ماهه ازدواج کرده ام ..به اجبار خانواده ام جایی دوسش نداشتم مجبور به ازدواج شدم خودم جایی دیگر علاقه داشتم با مخالت خانوادم پدر مادر و خواهرانم روبرو شد خواهرانم دلیل اینکه جایی که من دوست دارم اهل پز کلاس است پدرم هم دلیل اینکه مخارج سنگین هست راضی نشدن حتی بنده عهده بردار خرج عروسی شدم ولی قبول نکردن.در این 9 ماهه زندگی همسرم رو خون کرده ام همش ازش دوری میکنم وفرار میکنم. در این مدت رو به سیگار حشیش قرص روانگرادان اوردم .حتی از لحاظ کاری هم شکست خودم چون هیج انگیزه ای ندارم..

خانم دکتر مهری نجاتی پسرم نه ساله هست پارسال خیلی عالی بود ولی امسال کسل هست و انگیزه خوندن نداره و فقط میگه بلدم و هر وقت می خواد تکلیف انجام بده خوابش میگیره البته در مورد خوندن هم همین اتفاق می افته

کارمند یک اداره هستم توسط شخصی مورد سو استفاده فساد مالی شدم طی چند سال. از لحاظ روحی هیچ انگیزه ای نسبت به کارم ندارم. تا جایی که اقدام به استعفا دارم میکنم. هیچ رمقی برای رفتن به اداره ندارم به نوعی خانه نشین شدم

من با مصرف مواد(تریاک)به حال خوب که شامل اعتماد به نفس،قدرت حرف زدن،انرژی و انگیزه میرسم که اینها و در حالت عادی ندارم،شغلم فروش هست و دوست دارم شغلمو ولی در جاهای مهم یا پیشه همکاران جدید که با تلفن حرف میزنم اضطراب شدید میگیرم،ترس از قضاوت شدن دارم،از مسخره شدن بیزام عاشق مسافرت و تفریحم ولی دوست دارم تریاک استفاده کنم که سر حال برم،دکتر برام سروتونین تجویز کرد ولی با خوردنش بی قراری شدیدگرفتم

سلام حال روحی بدی دارم بسیار کم حوصله هستم، تحمل هیج فردی و ندارم ،از زندگی خسته ام ،انگیزه ندارم تازه نامزد کردم که مدام دچار استرس زیادی هستم و عکس العمل های خیلی بده و انجام میدم با اینکه کاری مبنی بر خیانت انجام نمی ده مدام شک می کنم و هر روز گریه می کنم سالها به خاطر مشکلات زندگیم پیش راوانپزشک و مشاوره رفتم ولی بدون نتیجه داروهای زیادی مصرف می کردم ولی به خاطر حالاتی که دچارش می شدم یه دفعه گذاشتمش کنار. و رابطه فعلیم به شدت تحت خطر و داره اپاشیده میشه کمکم کنید

باسلام.میخواستم بپرسم کسی که از صب تا شب که همسرش از سر کار میاد تنهاس و هیچ فعالیت خارج از منزل نداره و رفت وآمد خاصی بجز اینکه شب بره خونه پدرش سر بزنه و اونجا هم معمولا انرژی منفی بگیره و هیچ هدف و برنامه ی خاصی نداشته باشه طبیعیه که حال روحیش بدباشه و حس افسردگی و کسالت داشته باشه؟یا اینها دلیل نمیشه و خود فرد مریضه ک همچین حسی داره؟ممکنه کسی باشه با همین شرایط ولی احساس سرزندگی و شادابی داشته باشه؟

سلام وقتتون بخیر من دختری هستم 26 با کلی انگیزه و هدف برای آینده ام دارم ولی یه مدتیه خیلی احساس خستگی میکنم نمیتونم روی کارم تمرکز میکنم، قبلا همیشه ساعت 6 و 7 صبح بیدار میشدم ولی الان تا 12 میخوابم، و شبها تا 5 صبح خوابم نمیبره، از این وضعیت حس بدی دارم، حس میکنم شوق و انگیزم رو از دست دادم ولی هنوز امید دارم برای آینده و امتحانای ترم نزدیک نمیتونم هواسم رو برای درس خوندن جمع کن

سلام وعرض ادب برای من بسیارحیرت انگیزه ک چطوری میشه ک پزشکایی ب خوبی شماوجودداشته باشن؟ک باوجود کارهاومشغله هاتون بازوقت میزارید وجواب تک تک ماهارو میدین باعث افتخارمنه ک پزشکان کشورمن ب این اندازه، ازفرهنگ وادب وباکمالاتی بهره مندند❤ واقعابرای تشکرازشماواژه ای ک درخور محبت شماباشه وجودندارهسپاس بیکران ازشما فرشته ها❤خداب شماعمرطولانی باعزت وسلامتی بده❤ یاعلی

باسلام من چکارکنم انگیزه ندارم توخونه کارکنم تا پدرومادرم بهم میگن اشپزی کن مخصوصااشپزی اعصابم خورد میشه وتودلم حرف میزنم یعنی مادرم هم 60سالشونه وکمردردهم داره واینکه میره خونه دوتاخواهرام وبااوناصمیمی است وبااونامیره خریدوبیرون ومن احساس تنهایی میکنم ووقتی میادخونه غرمیزنه توسرم وباهام بدحرف میزنه ونیازهاموبرطرف نمیکنه ومن همین طورفکرم مشغول میشه چیکارکنم دارم داغون میشم هیچ جایی روهم ندارم ازخونه برم بیرون ازدستش راحت بشم ووقتی هم میخوام کاری انجام بدم میادتوذهنم رفتارای گذشتش وعصبانی میشم

سلام خدمت حضرتعالی،اقای دکتر انگیزه برای زندگیم ضعیفه،از سال ۹۵ که طلاق گرفتم سرترالین ۱۰۰ روزی ۱عدد مصرف میکنم،برای ازدواج وسواس دارم،افکار مزاحم پریشان کننده دارم،و احساس میکنم همه فرصتها از دست رفته،،،کمکم کنید لطفا،،باتشکر از جنابعالی،،

صاحب کودکی 11ماهه هستم که درتمام این 11ماه بابدبختی اورابزرگ کردم چون نه سینه ام راگرفت. ونه شیشه.اوراباسرنگ وقطره چکان شیرمیدهم وهیچ دکتری علت رانفهمید،درتمام این مدت زندگیم مثل جهنم شدوباهمسرم اختلاف زیادی پیداکردم الان خیلی وقت است احساس میکنم همسروفرزندم رادوست ندارم وآنهارامسبب بدبختی خودمیدانم طوری که هیچ چیزخوشحالم نمیکندوحوصله کوچکترین کاری راهم ندارم.بعضی وقتهادوست دارم بچه ام راخفه کنم نمیدانم چه برسرم آمده

با سلام پسرم سال پیش فوق العاده درس خوان و علاقه مند بود امسال اشتیاقی نداره و خیلی کم حوصله شده و پرخاشگر چطور با اون رفتار کنم ؟

دختر24 ساله ای هستم که از جایگاهم در زندگی راضی نیستم ،مخصوصا از نظر شغلی و همچنین از نظر رابطه عاطفی و خیلی مورد های دیگه گزینه مناسبی برای ازدواج نداشتم و از طرف خانواده تحت فشارم که چرا ازدواج نمیکنی و محدودیت هایی برام ایجاد میکنن تا ازدواج کردن رو به این وضع ترجیح بدم انگیزه و هدفی ندارم و برام سواله که پس استعداد من تو چه زمینه ای میتونه باشه ،که باعث رشدم بشه نا امیدی و فکرای منفی روحیه و انرژی رو ازم گرفته خیلی سردرگمم و واقعا به راهنمایی احتیاج دارم

سلام وقتتون و بخیر تو رو خدا راهنمایم کنید من برادرم 37سالشه هیچ نوع سابقه ی بیماری نداره از دیشب که ساعت سه هراسان از خواب بیدار شد سر درد شدید.حالت تهوع.تب لرز .و اختلالات هواس پیدا کرده . از دیروز چند تا بیمارستان بردیم سی تی اسکن آزمایش همه چیزش سالم بود هر چقدر اسرار کردیم دکترا بستریش نکردن امروز هم دوباره پیش فوق تخصص مغز و اعصاب بردیم ایشون هم گفتن هیچیش نیست سالم.مصرف مواد والکل هم نداره .فقط گاهی اوقات میترسه استرس داره بغض میکنه تا گریه کنه . گاهی اوقات که هواسش جمع میشه میگه من هیچیم نیست از فکر و خیال اینجوری شدم. میشه راه درمانش رو بفرمایید و باید چیکار کنیم؟

سلام من ترنسم و پیش دکتر صالحی تایید شدم و حالا نامه تایید مبتلا بودن به اختلال هویت جنسی را از پزشکی قانونی گرفتم و بردم دادگاه قاضی گفت 6ماه تحت درمان باشم و بعد نامه پزشک را ببرم تا ادامه کارهام پیش بره الان میتونم دوره درمانم را پیش دکتر شروع کنم؟؟؟

من چند ماهی افسردگی خفیف داشتم بعدبارژیم سخت لاغری مبتلا به چند علایم مانیا شدم ازنوع دو مثل (کم خوابی 3ساعت درشبانه روز فعالیت زیاد ولخرج بودن پرحرفی اعتماد به نفس بالا وبدبینی )داروهم استفاده نمیکردم به صورت پنهانی یک ماه به من ریسپریدون شبی یک عدد داخل غذا میریختند بهترشده بودم الان دچار افسردگی شدم درحال حاضر ولبان 75وترازودن 50 وپرفنازین دوازهرکدام یک عدد استفاده میکنم به نظر شما داروها مناسب هستند وتاکی بایداستفاده کنم؟

با عرض سلام و خدا قوت به همه پزشگان که مهر سلامتی و سلام را بر پیشانی زدند تا سلامتی رو دوباره به مردم هدیه بدهند. و اما سوال من: من قاضی دادگستری هستم و در اثر فشارهای روحی دجار افت میشم و وقتی اینطور میشه گاهی از حال میرم و می افتم.به یک متخصص مغزو اعصاب مراجعه کردم و به من نورتریپتلین و کلودیازپوکساید داد و مصرف کردم.کمی بهتر شدم اما بعد از مدتی دوباره شروع شد.و از حال میدفتم .اسکن مغز رنگی گرفتم خوب بود اما ظاهرا کمی آسیب به مغزم وارد شده..و دکتر قرص ولبان و یک قرص گیاهی دادند و مصرف کردم اما باز هم همیشه کسل و خسته و پر از استرسم.خوهشا کمکم کنید.سپاس

سلام خسته نباشید. 6 سالی میشه که دچار وسواس فکری شدم .استرس و اظطراب افکار منفی زندگی را برام سخت کرده. انواع قرص سرترالین فلوکسیتین ونلافاکسین کلونیدن و.... بی اثر بوده .چه راهکاری پیشنهاد میدید؟

همسر من از 1/5سال پیش یک شب در خواب شروع کرد با شخصی به صحبت کردن وبد بیراگفتن که مجبور شدم ارژانس خبر کنم از آن به بعد بیماری نا معلومی که همین توهمات راداشت شروع به زیاد تر شدن کرد تا جایی که مجبور شد 18روز در بخش روانپزشکی بیمارستان امام رضا بستری بشه ولی فایده نداشت همسرم دچار سردرد های شدید وطولانی می شد وکنترل از دستش خارج میشد چیزی راپرت می کرد یا با کسی صحبت می کرد دچار بی خوابی می شد در خواب بدنش سیاه می شد به طوری که انگار کتک خورده مدتی کمی بهتر شد تا اینکه مدت 2ماه است کم کم بیماریش دوباره تشدید شده دچار بی خوابی می شود به ضرب دارو می خوابد در خواب حرف می زند مدام سراسیمه ازخواب بیدار میشود ومی گوید منو میخاد خفه کنن بدنش دچار کبودی می شود لطفا منو راهنمایی کنید زندگیم داره با 3تا بچه بهم میریزه بگن آیا این بیماری یا دچار بیماری جن زدگی است راه درمانش چیه منو به یک دکتر ی معرفی کنید که درشو درمان کنه نه اینکه 6ماه برم وهیچ بهبودی نباشه ؟ ممنون

سلام همسر من خیلی شکاک و بدبینه. و نسبت ب همچی منفی گرا هست. میخواستم ببینم راه درمان شوهرم چیه؟ چندبار داروهای اعصاب مصرف کرد ولی فایده نداشت- خواهش میکنم راه حلی جلوم بزارید؟

استفاده از داروهای اعصاب وروان به مدت پنج سال به طور مداوم خستگی بیش از حد نداشتن قوای جنسی از دست دادن زور و بنیه بد خوابی عدم تمرکز احساس بد بعد از خورد و خوراک ناتوانی در انجام ورزش و کارهای مورد علاقه انجام مطالعه برایم سخت است گرفتگی های عضلانی حالات خماری تحت درمان روان شناس و روان پزشک هستم ولی خیلی درد می کشم درمان تکمیلی وجود دارد.

برای درمان بی خوابی و اظطراب ناشی از ترک حشیش چکار کنم؟حدود نه روزه که نکشیدم ولی دچار بی خوابی و اظطراب هستم ،آیا میتوانم از قرص های تری فلوئو پرازین و آلپروزام مصرف کنم،آخه وقتی میخوام بخوابم خیلی تو فکر میرم و نمیتونم بخوابم،لطفا کمکم کنین

با سلام من قصد ازدواج با دختری دارم که مادرش به بیماریه اسکیزو فرنی یا شیزوفرنی مبتلاس دختر 25 سال داره و کاملا سالمه 4 تا برادر بزرگ داره اونا هم سالمن و حتی ازدواج کردن و بچه هم دارن و پدرش تو تمام اقوام فقط مادرشه که به این مشکل دچار شده علت ابتلا رو که در سن 35 سالگی بوده مریضی وخیم برادر کوچک بیان میکنن که فشار زیادی به مادر اورده و بعد از یک افسردگی و شک های زیاد تحت درمان به این بیماری مبتلا شده در حال حاظر مادر در سن 70 سالگی هست و اونطور که میگن تو خونه زیاد قرقر میکنه نمیتونه غذا درست کنه یا کارای معمولیه دیگه انجام بده یا حرفای بی ربط میزنه سوال من اینه که اگه من با این دختر ازدواج کنم چه آینده ای پیش رومه؟ میدونم که درصد بالایی برای ابتلای اون به این بیماری هست نصبت به افراد عادی ولی مخوام بدونم با علاقه شدیدی که بین ما هست این کار من عاقلانه هست و کسایی مثل من هستند که این کارو بکنن؟، در حالی که دوست ندارم هرگزچنین اتفاقی برای همسر آیندم بیوفته ولی این ینی که حتما به این بیماری مبتلا میشه؟ دوم اینکه چطور میشه در حال حاظر تشخیص داد که اون دختر بعدا به این بیماری مبتلا خواهد شد آیا راهی هست؟ و در آخر اینکه اگه اون دختر به این بیماری مبتلا نشد امکانش هست فرزندانمون به این بیماری مبتلا بشن؟ لطفا راهنمایی کنید خواهشا این متن مخفی باشه با تشکر

باسلام بیمارماازتاریخ11/03/95به دلیل فشارخون بالا وعارضه تشنج بستری می باشدودوروزبعداین تاریخ هم تشنج داشته وبه بخش آی سی یو انتقال پیداکرده است وتشخیص پزشکان جراح ومتخصص خونریزی مغزی جزی می باشدایشان هوشیاری کامل داشته وفقط مچ دست راست حالت بی حسی دارد.آیا این لخته خون ایجادشده درمغزباداروازبین می رود؟

دختر 2/5 ساله دارم که هر چند وقت یکبار از یک موجود خیالی یا واقعی مثلا مورچه...به شدت میترسه و تا صبح گریه میکنه و نمیتونه بخوابه. موقع ترس تعریق شدید گرفتگی عضلات داره و دست هاش سرد میشه ما تا حالا از هیج چیزی نترساندیمش حتی از تاریکی و چیزهای معمول که بچه ها میترسن نمیترسه.علت این این حالتش چیه و درمانش چیه ؟

سلام در سن 12ساله گی تشنج کردم دو سال زیر نظر دکتر مقز واعصاب بودم وتشنج نکردم ولی بعد دوسال یک باره بدون اینکه متوجه بشم خود به خود با پشت سر می افتادم وهرچه دورز داروها را بزشکهای مقز واعصاب بالا می بردن فایده نداشت و الان که 21سال سن دارم همیشه باید دراز کش بخوابم و حرکتی به بدنم ندم چون اگر کوچک ترین حرکتی کنم بدنم شروع به لرزیدن مثل تشنج کردن ولی هشیار هستم وتلاش می کنم جلوی این لرزش ها را که مثل تشنج یاتکه های عصبی است بگرم ولی قادر نیستم وحدودیک دقیقه یا بیشتر یا کمتر تشنج یا لرزش کنم

سلام اقای دکتر من افسردگی دارم ودوست دارم خاطرات تلخ گذشته روبه کل فراموش کنم چون زندگیروبرام غیرقابل تحمل کرده وارزوی مرگ میکنم ایاداروی فانگولیمودبرای من قابل استفاده هست وکمکی بهم میکنه؟

سلام من 15سالم بود که ازدواج کردم با تفاوت سنی 9سال از خودم بزرگتر.الان بعد از ده سال زندگی خیلی تجربه دارم تا جایی که اگه ده سال پیش این عقل رو داشتم اصلا با شوهرم ازدواج نمی کردم. اصلا الان ازش بدم میاد ، عصبی شدم به نظر شما من چکار کنم؟ میخوام خودکشی کنم،مثلا منت غذایی رو که میخورم هم میذاره من درسم خیلی خوب بود مثلا معدل سال اول دبیرستان 19/79بود شوهرم نذاشت درس بخونم البته دیپلم گذاشت بگیرم ولی دیگه دانشگاه نذاشت برم الان اصلا تفاهم نداریم دختر شش ساله هم دارم نمیدونم چکار کنم؟

افتادن با پشت سر وبهد زمین گیر شدن به علت تیکهای که به تشنج تبدیل می شود

سلام . میزان مصرف قرص سینرجینا بعد از عمل آنوریسم مغزی تا چه زمانی میباشد . مریض سابقه هیچ گونه تشنج هم نداشته قبل و بعد از عمل ؟

سلام.من دختر17ساله ام با روحیه پسرانه.تقریبا از 12سالگی این روحیات رو داشتم ولی خیلی سعی کردم سرکوب کنم هر راهی رو رفتم(ظاهری)ولی متاسفانه نشد یعنی خودم اذییت میشم.خونوادم خبر ندارن فقط میدونن که ظاهرا و طرز لباسم پسرونست و خیلی هم شاکی هستند.من خیلی دارم عذاب میکشم نمیدونم چطوری این موضوع بزرگ رو در میون بزارم.میترسم کنار نیان با این موضوع و اتفاق های وحشتناکی بیوفته لطفا کمکم کنید

با سلام درباره مصرف قرص seroquel 25 سوالاتی داشتم.مادرم 42سالشونه و حدود چهار ماهه دچار اضطراب و افسردگی روحی شدن پس از مراجعه به پزشک داروهایی تجویز شد که ازشون استفاده کردن دوباره به پزشک برای اطمینان بیشتر مراجعه کردیم که این قرص تجویز کردن حالا بعد از یک ماه عوارض جدی و غیر شایع شامل سردرد ، سرگیجه،تهوع،تعرق،اضطراب و بی خوابی و خونریزی زیاد قاعدگی در ایشون نمایان شده.می خواستم ببینم با ترک مصرف این دارو ایا دچار عوارض ترک آن هم که شامل همین موارد هست میشن؟ ببخشید که طولانی شد.خیلی ممنون

دختر 2.5 ساله ام این اواخر بسیار لجباز و بدغذا شده است واگر به او بگوییم این کار بد است واز او بخواهیم این کار را انجام ندهد او می گوید میخواهم انجام بدهم وبیشتر لج می کند. ضمنا بسیار گریه می کند و می خواهد که به وی پاپ کرن و بستنی بدهیم نمیدانم چگونه با وی رفتار کنم. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید.

باسلام واسه ترک سیگار بجز داروی ولبان یازی بان چیز دیگری هست که تففرزا باشه؟ من مدتی از ولبان وزی بان استفاده کردم ونتیجه نگرفتم ومتاسفانه علیرغم بیماری قلبی وابستگی شدیدبه سیگار دارم وتقریبا روزانه یک پآکت سیگارمیکشم! لطفا استدعا دارم کمکم کنید

فرزندم با توجه به مصرفهرگونه داروی اعصاب بازهم اختلالات رفتاری دارد نمیدانم چه کنم هر دارویی اعصابی بگی در دوره های مختلف مصرف کرده و اثر نداشته کار درمانی هم میرفته ذهن درمانی هم میرفته بسیار عصبی و پرخاشگری میکنه روزی یک یا دو سانس حتما باید گریه کند. مانده ایم چه کنیم؟

با سلام و وقت بخیر بنده زیاد میخوابم و از زندگی لذت نمیبرم و صبح حال و حوصله ندارم از خواب بلند شم برم دنبال و کار و زندگی و حتی غذا بخورم ناامید و دلسرد هستم چیکار کنم

دختر بیست و یک ساله من مدتهاست دچار فوبیای ترس از مار است آیا برای درمان آن باید به روانشناس مراجعه کنم و آیا درمان کامل می شود؟

سلام با عرض خسته نباشید. مادر شوهر من که سنشون حدود 48هست بیماری افسردگی مزمن اختلال دو قطبی دارند و بیست سال هست که این بیماری رو دارند.و از قرص های افسردگی و آرام بخش استفاده می کنند.منتها همیشه بی خیال هستند و گاهی قرص های خود را نمیخورند و چند بار هم موهای سرشان را دسته ای کنده اند.من چگونه کمکی می توانم به ایشان بکنم که خودم هم افسرده نشوم.چون مدتی به دلیل هم نشینی داشتم افسرده می شدم.؟؟

سلام خدمت اقای دکتر .ضمن قدردانی از زحمات شما بنده پسری نوزده ساله هستم که از بیماری خواهر خود رنج میبرم بیماری شیزوفرنی شناخته شده و نزد یکی از پزشکان پرونده دارد بعداز سالها ازمصرف قرص با اجازه دکتر ازدواج میکند متاسفانه بعد ازمدتی باردار میشود و مصرف قرص را قطع میکند الان با همسر خود درگیرشده است و برای قهر ب خانه ما(پدرم)امده با خانواده شوهرش طی مشورتی ک انجام شد ب این نتیجه رسیدیم ک باید قرصش را ادامه دهد اما خواهرم با قرص خوردن مخالفت میکند ومیگویید من سالم هستم .راه چاره چیست ؟

وسواس درفقط مواردی که به مذهب مرتبط است وضو وغسل طولانی و تایم دستشویی و حمام طولانی به علت اینکه مدام موقع قطع آبکشی احساس دفع ادرار مجدد دارم 2سال است که جدا شده ام ازهمسرم و 2سال ونیم روزی 1عدد قرص فلووکسامین 100 میخورم پزشک هستم الان حدود 20ساله که مبتلا به وسواس هستم. بهترین روش درمان چه می باشد ؟ چه کار کنم؟

با سلام پسرم 12 سال دارد از کودکی در مدرسه با کلاس پیش نمیرفت و نسبت به مطالب درسی کم توجه بود معلمانش از بی نظمی و بی توجهی اش گلایه داشتند از کلاس سوم به بعد تحرک و شلوغی اش در کلاس درس کمتر شده اما باز هم کم توجه و تمرکز است در دیکته نویسی مشکل دارد ضرب را هنوز که میخواهد کلاس ششم برود کامل حفظ نیست 9 ساله که بود به روانپزشک مراجعه کردیم ریتالین تجویز کردند دچار پرخاشگری ، خودزنی ، بی اشتهایی و تیک شد دارویش را قطع کردیم اما هنوز هم تیک دارد و بی علاقه و کم توجه است .خواهش میکنم کمکم کنید .