خیانت - باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت؟ سلام بر شما ابتدا اینکه شما هم خودتان در این ازدواج ناموفق پدر و مادرتان آسیب دیده اید و ازدواج اشتباه مادر که در آن راضی نیست به تصمیم خود او برمیگردد لذا با گفتن بخاطر تو چنین ازدواجی کردم فقط میخواهد مسئولیت اشتباه خود را قبول نکند، شما در دوران حیاتی و مهمی هستی و سالهای کنکور تعیین کننده زندگی و شغل اینده ی شماست توصیه میکنم حتما باید رواندرمانگر در مورد استرس ها و فشار های کنونی صحبت کنید. در مورد مادر و اینکه با افراد مختلف ارتباط دارد میتواند علامتی از یک اختلال روانپزشکی باشد اما باید شرح حال کاملی از ایشان یا شما اخذ شود و بعد تصمیم گیری شود در هر حال مراقبت خودتان از شرایط کنونی بزرگترین کار ممکن است.. سلام به شما. توصیه می کنم در درجه اول متمرکز بر شرایط خود باشید. تلاش شما جهت تغییر رفتارهای مادرتان ممکن است چندان ثمربخش نباشد و تنها باعث تکرار واکنش های دفاعی ناپخته ایشان خواهد شد و به رابطه شما نیز آسیب بیشتری خواهد زد. بنابراین سعی کنید چندان درگیر این قضیه نشوید و به این مساله اکتفا کنید که توصیه داشته باشید به روانپزشک مراجعه نماید و مورد ارزیابی دقیقتری قرار گیرد.. سلام متاسفانه مشکلاتی که از سرگذرانده اید به شما استرسهای زیادی وارد کزده است.الان هم به نوعی جای شما و مادرتان عوض شده است که ابن حالت طبیعی نیست و به شما فشار زیادی وارد میکند. به نظر میرسد مادرتان مشکلاتی دارد که لازمست تحت درمان متخصص اعصاب وروان قرار گیزد. از اقوام مادری بخواهید تا ایشان را دکتر ببرند.خودتان هم اگر افت عملکرد کاهش تمرکز و مشکلات خواب و اشتها دارید و تحت فشارید جداگانه از متخصص اعصاب وروان کمک بگیرید.. با سلام شرایط سختی داشته اید و شرایط سختی را تجربه می کنید. جهت تشخیص گذاری برای مادرتان و درمان مناسب نیاز به ارزیابی بیشتری می باشد ولی موردی که مهم می باشد در حال حاضر خودتان هستید و بر روی خود و توانایی های خود تمرکز نمایید.. سلام وقت بخیر دوست عزیز اگر مادر شما از برقراری ارتباط فرازناشویی پشیمان می باشد و نیاز به کمک دارد شما میتوانید اورا نزد یک رواندرمانگر ببرید ، در غیر این صورت بایستی روی اضطراب های ناشی از رفتار های مادرتان کارکنید. شاید بیشتر از اینکه برای مادرتان وقت بگذارید روی افکار و احساسات خود تمرکز کنید موفق تر باشید.. باسلام شماشرایط سختی را گذرانده اید و هم اکنون درموقعیت مهم کنکور قذاردارید، اینکه مادر دلیل رفتارخود را به خاطرشما می داند،تنها بدلیل عدم قبول مسئولیت رفتارخوداست واصلا مسئولیت انتخاب ایشان باشمانیست. بهتراست در این زمان شما به کارهای مادر تمرکزنکنیدوبرای کمک درشرایط فعلی وتمرکز بر روی درس وکاهش اضطراب به متخصص مراجعه کنید. دارودرمانی ورواندرمانی هردو کمک کننده خواهندبود.. با سلام موضوعی را مطرح کردید طبیعی است که موجب آزار شما می شود بل این حال، بخشی از رفتارهای بزرگتر ها دست ما نبست و شما تا جایی که می توانید با مادرتان صحبت کنید و از بخواهید که با یک روان شناس کمک کند.. با سلام و وقت بخیر. البته 15 سال اختلاف آن قدر زیاد نیست که تمام واریانس روابط موازی و فرازناشویی را تبیین کند. و البته شما حق دارید که به هم ریخته باشید اما متاسفانه هر گونه مداخله شما ممکن است باعث بدتر شدن اوضاع شود. به نظر شما کمی بابت این ماجرا حس مسئولیت و گناه هم دارید که کاملا بیمورد و بی منطق است مطمئن باشید وضعیت به جود آمده اگر صدها مقصر داشته باشد؛ شما نفر آخر هم نخواهید بود! به هر حال پیشنهاد بنده این است که مادر را به صورتی ملایم به سمت بهره از جلسات مشاوره سوق دهید حتما یک مشاور مجرب تاثیرگذاری بیشتری بر روی ایشان خواهد داشت. دکتر سبحان پورنیکدست روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه.

باهاش , دعوا , خیانت , بیماری روانی

سلام سال اخر دبیرستان هستم و امسال کنکور دارم پدر و مادرم زمانیکه من دوسالم بود از هم جدا شدند و مادرم مجدد ازدواج کرد ولی به خاطر من با فردی ازدواج کرد که از خودش ۱۵ سال بزرگتره ( همین پدر الانم) از سال پیش متوجه شدم که مادرم با بقیه مردها ارتباط دارد (زنگ و بیرون رفتنو) همش باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت شوهرم بهم توجه نمیکنه به خاطر تو تو با کسی ازدواج کردم که پیر احساسات سرش نمیشه بهم بگین چی کار کنم ؟ ایا به یه نوع بیماری روانی مبتلا شده؟ سن مردا هم واسش مهم نیس.

8
0

خیانت - باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت؟ باهاش , دعوا , خیانت , بیماری روانیسلام بر شما ابتدا اینکه شما هم خودتان در این ازدواج ناموفق پدر و مادرتان آسیب دیده اید و ازدواج اشتباه مادر که در آن راضی نیست به تصمیم خود او برمیگردد لذا با گفتن بخاطر تو چنین ازدواجی کردم فقط میخواهد مسئولیت اشتباه خود را قبول نکند، شما در دوران حیاتی و مهمی هستی و سالهای کنکور تعیین کننده زندگی و شغل اینده ی شماست توصیه میکنم حتما باید رواندرمانگر در مورد استرس ها و فشار های کنونی صحبت کنید. در مورد مادر و اینکه با افراد مختلف ارتباط دارد میتواند علامتی از یک اختلال روانپزشکی باشد اما باید شرح حال کاملی از ایشان یا شما اخذ شود و بعد تصمیم گیری شود در هر حال مراقبت خودتان از شرایط کنونی بزرگترین کار ممکن است.

0

خیانت - باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت؟ باهاش , دعوا , خیانت , بیماری روانیسلام به شما. توصیه می کنم در درجه اول متمرکز بر شرایط خود باشید. تلاش شما جهت تغییر رفتارهای مادرتان ممکن است چندان ثمربخش نباشد و تنها باعث تکرار واکنش های دفاعی ناپخته ایشان خواهد شد و به رابطه شما نیز آسیب بیشتری خواهد زد. بنابراین سعی کنید چندان درگیر این قضیه نشوید و به این مساله اکتفا کنید که توصیه داشته باشید به روانپزشک مراجعه نماید و مورد ارزیابی دقیقتری قرار گیرد.

0

خیانت - باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت؟ باهاش , دعوا , خیانت , بیماری روانیسلام متاسفانه مشکلاتی که از سرگذرانده اید به شما استرسهای زیادی وارد کزده است.الان هم به نوعی جای شما و مادرتان عوض شده است که ابن حالت طبیعی نیست و به شما فشار زیادی وارد میکند. به نظر میرسد مادرتان مشکلاتی دارد که لازمست تحت درمان متخصص اعصاب وروان قرار گیزد. از اقوام مادری بخواهید تا ایشان را دکتر ببرند.خودتان هم اگر افت عملکرد کاهش تمرکز و مشکلات خواب و اشتها دارید و تحت فشارید جداگانه از متخصص اعصاب وروان کمک بگیرید.

0

خیانت - باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت؟ باهاش , دعوا , خیانت , بیماری روانیبا سلام شرایط سختی داشته اید و شرایط سختی را تجربه می کنید. جهت تشخیص گذاری برای مادرتان و درمان مناسب نیاز به ارزیابی بیشتری می باشد ولی موردی که مهم می باشد در حال حاضر خودتان هستید و بر روی خود و توانایی های خود تمرکز نمایید.

0

خیانت - باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت؟ باهاش , دعوا , خیانت , بیماری روانیسلام وقت بخیر دوست عزیز اگر مادر شما از برقراری ارتباط فرازناشویی پشیمان می باشد و نیاز به کمک دارد شما میتوانید اورا نزد یک رواندرمانگر ببرید ، در غیر این صورت بایستی روی اضطراب های ناشی از رفتار های مادرتان کارکنید. شاید بیشتر از اینکه برای مادرتان وقت بگذارید روی افکار و احساسات خود تمرکز کنید موفق تر باشید.

0

خیانت - باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت؟ باهاش , دعوا , خیانت , بیماری روانیباسلام شماشرایط سختی را گذرانده اید و هم اکنون درموقعیت مهم کنکور قذاردارید، اینکه مادر دلیل رفتارخود را به خاطرشما می داند،تنها بدلیل عدم قبول مسئولیت رفتارخوداست واصلا مسئولیت انتخاب ایشان باشمانیست. بهتراست در این زمان شما به کارهای مادر تمرکزنکنیدوبرای کمک درشرایط فعلی وتمرکز بر روی درس وکاهش اضطراب به متخصص مراجعه کنید. دارودرمانی ورواندرمانی هردو کمک کننده خواهندبود.

0

خیانت - باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت؟ باهاش , دعوا , خیانت , بیماری روانیبا سلام موضوعی را مطرح کردید طبیعی است که موجب آزار شما می شود بل این حال، بخشی از رفتارهای بزرگتر ها دست ما نبست و شما تا جایی که می توانید با مادرتان صحبت کنید و از بخواهید که با یک روان شناس کمک کند.

0

خیانت - باهاش دعوا می گرفتم که خیانت نکن شوهرداری ولی همش میگفت؟ باهاش , دعوا , خیانت , بیماری روانیبا سلام و وقت بخیر. البته 15 سال اختلاف آن قدر زیاد نیست که تمام واریانس روابط موازی و فرازناشویی را تبیین کند. و البته شما حق دارید که به هم ریخته باشید اما متاسفانه هر گونه مداخله شما ممکن است باعث بدتر شدن اوضاع شود. به نظر شما کمی بابت این ماجرا حس مسئولیت و گناه هم دارید که کاملا بیمورد و بی منطق است مطمئن باشید وضعیت به جود آمده اگر صدها مقصر داشته باشد؛ شما نفر آخر هم نخواهید بود! به هر حال پیشنهاد بنده این است که مادر را به صورتی ملایم به سمت بهره از جلسات مشاوره سوق دهید حتما یک مشاور مجرب تاثیرگذاری بیشتری بر روی ایشان خواهد داشت. دکتر سبحان پورنیکدست روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه