مشاوره؟

حالم خیلی بده داغونم شریک زندکیم شده نمک روی زخمام سه روز که پدرم به رحمت خدا رفته تک دختربودم خیلی بهش وابسته بودم نگاه به چهرش شادم میگرد ولی خانواده همسرم حرمت نگه نداشتن واسه دخترشون عقد بندان گرفتن از منم خواستن که برم شوهرم وقتی گریه میکنم بجای دلداری دادن مدام میگه ساکت شو کلافه شدم چراگریه میکنی انگار بابات کی بوده یه سرایدار بوده ریس جمهور که نبود نمیفهمه درکم نمیکنه بابام تکیه گاهم بود احساس بی کسی میکنم دلم میخواد صبح بشه من دیگه چشم باز نکنم تصمیم جدایی دارم کسی تو غمها شریکت نیست

0

با سلام مرگ عزیزان مخصوصا عزیزانن درجه یک مانند پدر و مادر از پر استرس منابع استرس در زندگی است . شما حق دارید که مدتی ناراحت باشید تا با گذر زمان از الام شما بتدریج کاسته شود. همال راه حل مناسب باشید.رای طلاق هم عجله نکنید بگذارید این زمان بگذرد و در حالت طبیعی و کمک گرفتن از افراد معتمد و یا مشاوران بدنبدردی نزدیکان و دوستان بعنوان منابع حمایت اجتماعی می تواند از الام بکاهد. با این حال، همانطور که شما گفتید رفتار با شما در زمان سه روز بعد از درگذشت پدرتان درست نیست. شما باید در این مدت در معرض دید این افراد کمتر قرار بگیرید و بیشتر بهمراه خانواده خودتان و دوستان دیگری که با شما همدردی می کنند باشید تا بهتر شوید. ب

دکتر علی اسماعیلی

متخصص روانشناسی و زوج درمانگر
دکتر علی اسماعیلی
0

با سلام نه در مقام یک مشاور که بعنوان یک انسان باید عرض کنم شما حق دارید از رفتار همسرتان غمگین و حتی خشمگین باشید ، فقدان عزیز به ویژه افراد درجه یک خانواده سخت و سنگین است و نیاز است با گذار از مراحل سوگ که بین 6ماه تا 2سال ممکن است به طول انجامد ، با شرایط جدید کنار بیایید، ما از نوع رابطه زناشویی شما و مشکلات احتمالی بین شما و همسرتان بی اطلاع هستیم زیرا چنین برخوردی با همسر سوگوار عجیب و سوال برانگیز است ، اما در شرایط فعلی و پیش از هر تصمیمی بهتر است از یکی از معتمیدن خانواده که کم و بیش در جریان رابطه شما و همسرتان قرار دارد کمک بگیرید که از وادار نمودن شما برای شرکت در مجلس عقد صرفنظر نمایند و در فرصت مناسب به یک مشاور خانواده برای تصمیم گیری صحیح و تغییرات فردی مراجعه نمایید .

فهیمه تمدنی

روانشناس بالینی - درمانگر وسواس و مشک...
 فهیمه تمدنی