هیچ میلی به انجام کار های روزانه ندارم.اعتماد به نفسم شدیدکاهش پیدا کرده.منزوی شدم.کارم شده شبو روز گریه و سرکوب کردن خودم بخاطر چیزایی که حتی دست من نیست(چیزای ارثی)از طرف همه(حتی خانواده) بی دلیل طرد میشم.اصلا دوست ندارم حتی یک لحظه دیگه زندگی کنم.این یعنی افسردگی؟من دوست ندارم در مورد مشکلاتم با بقیه حرف بزنم حتی روانشناس یا روانپزشک.اصلا نمیدونم باید چی کنم.تمام کارهام روی هم جمع شده
جناب آقای دکتر هادی عباسی پاسخ دادند.
سرکار خانم دکتر مژگان جعفری پاسخ دادند.
سرکار خانم نجمه فراشیانی پاسخ دادند.
جناب آقای دکتر علی اسماعیلی پاسخ دادند.
سرکار خانم دکتر سعیده عادلی پاسخ دادند.
جناب آقای محمد امین پاکزاد پاسخ دادند.
سرکار خانم دکتر ندا فرزانه پاسخ دادند.
جناب آقای محسن نقی زاده پاسخ دادند.
سرکار خانم زیبا راستکردار پاسخ دادند.
سرکار خانم دکتر آزاده شمسی پاسخ دادند.
سرکار خانم فاطمه نجات پاسخ دادند.
سرکار خانم سپیده بارانی پاسخ دادند.