بی مسئولیتی و بیکاری همسر؟

سلام . همسر من چند روزی است بی دلیل حدود 5 دقیقه می خندد و بعد گریه می کند البته در روز های اخیر خیلی عصبی شده می خواستم سئوال کنم که این مورد خطر ناک نیست یا می تواند عوارض بیماری خاصی باشد ؟

سلام من بیماردکترابوالحسن جلیلی هستم.سابقه بستری دربخش جانبازان ابن سینادرسه سال پیش.اکنون بادارودرمانی زیرنظرپزشک محترم مذکور احساس رضایت کامل وپیشرفت دربهبودی دارم .سن 52سال دبیر آ پ ودانشجوی فوق لیسانس؛ دکترجلیلی برای زوج درمانی شمارامعرفی کردند.همسرم راضی نمی شود.چه راهکاری میدهید؟

سلام خدمت شما.3ساله ک متاهلم.همسرم متاسفانه کارنمیکنه.شغلش آزاده.قهوه خونه میره فقط.و گهگاهی 3روز درماه میره کارمیکنه.ویا از جیب میخوریم.وهیچ پس اندازی نداریم.نمیخوام کسی ازمشکلم باخبربشه.حتی خانواده ها.روزایی ک کارمیکنه تشویقش میکنم ک بیشتر سمت کاربره.ولی انگارتاثیرنداشته.تازه بچه هم میخواد.ولی من گفتم تاکار درست حسابی پیدانکنی بچه نمیاریم.ازخرج خودمون برنمیایم.مسئولیت پذیر نیس انگار.چیکارکنم ب نظرتون؟

با سلام حدود 5 سال میشه ازدواج کردم و یک دختر 4ماهه دارم.متاسفانه خانمم به شدت روی ارتباط های کاری و درسی (پیامی) من با جنس مخالف حساسه باوجود اینکه اصلا با خانم ها شوخی نمیکنم و برخورد سنگینی دارم و همیشه گوشی من در دسترسشه. گاهی میگه قبول دارم شوخی نمیکنی اما گاردت بازه که باهات شوخی میکنن (ضمناهمه متاهل هستن).کلا از اول عقد روی جنس مخالف حساس بود چه حضوری چه پیامی از اول عقدمون خیلی بهتر شده اما هنوز خیلی آزار دهنده است. راهکار ؟ باز بودن گوشیم یا بسته بودن؟ چه درمانی؟ دانشجوی ارشد مشاوره

باسلام.من متاهلم.خانواده ی پدریم پرجمعیت هستش وپدر ومادر مسن.بخاطر شرایطمون و اینکه در نزدیکی هم زندگی میکنیم ناخواسته وبه اجبار باهم در ارتباطیم.در مراسمها،موقع نیاز،مریض شدن،شادی و.وبخاطر سر زدن به پدر ومادرمون و رفع نیازشون و دکتر بردنشون و خیلی چیزای دیگه مجبوریم هم رو ببینیم.اما بسیار باهم بدهستیم و دراکثردیدارامون بحث و دعوا داریم که واقعا این مسئله داغونم کرده و رو زندگیم تاثیرزیاد گذاشته.اصلا نمیشه رابطه رو قطع یاحتی کم کرد.خستم ازدعواها وجرو بحثها تازه توزندگی مشترک هم آدم کلی مسئله...

سلام چندوقت قبل ازتون سوالی پرسیدم, مامانم به بابام خیلی وقته خیانت میکرده تا اینکه چندوقت قبل بابام که آدم نجیب و آرومی بود فوت کرد, الانم باز با اون آدمی که نمیشناسم رابطه داره, من اینو از طرایقی فهمیدم, حتی به یارو پول هم داده از پولایی که بابایه من زحمت کشیده و ارث ماست , میترسم بهش بگم, خدا جای حقه مامانم زن بدی نیست بخدا دلش پاکه نمیدونم چرا به خاطر کمبود محبت اینکارو کرده, ازش ناراحتم من دختر ساده و پاکیم , اگه به مامانم بگم میشکنه اگه هم نگم کلی قضیه هست چیکار کنم

باسلام.قبلا در این مورد باشما عزیزان صحبت کردم.من دانشجو بودم ولی بخاطر یه سری مسائل همون اولاش رهاش کردم.متاسفانه مملک ما شده مدرک گرایی و به هرکسی میرسی ازت میپرسه درس خوندی مدرکت چیه.میدونم شما عزیزان میگید که به حرف دیگران اهمیت نده اما آدم خسته میشه.همه تحقیرت کنن بگن تو حتی نتونستی یه مدرکم بگیری همش الاف بیکاری کلاسای آزاد ک نشد درس!منم بخاطر این حرفا میخوام برم ادامه بدم.میبینی بلانسبت یکی دو قرون سروپاش نیس چنان تحقیرت میکنه یا بد بات رفتار میکنه چیه که دانشگاه رفته یا شاغله.منم خستم..

با سلام .خانمی 33ساله هستم گه همسرم هفت سال پیش فوت شدن و ی پسر یازده ساله دارم .پارسال با ی اقایی اشنا و ازدواج کردم .که قبلا از خانمش جدا شده بود و بچه نداشت .تو این ی سال خیلی سعی کردم رابطه پسر و شوهرمو درست کنم ولی هر دو ب هم حسادت میکردن بیشتر شوهرم .و اخر پسرم تصمیم گرفت با خانواده پدرش زندگی کنه .و این باعث شد شدید افسرده بشم چون ب پسرم وابسته شدید بودم .الانم باردارم .شوهرم نمیزاره حتی اسم پسرمو بیارم و شرط گذاشته سالی دو بار پسرمو تو خونه پدریم ببینم .چیکار کنم رابطشون بهتر شه ؟

باسلام وخسته نباشید همسر من ساکن یک شهر دیگه است ومن احساس مبکنم که همسرم منو دوست نداره وفقط بخاطر اسرار خانواده که باید ازدواج کنی با من ازدواج کرده مهربان وخوش اخلاقه.....امابخاطر اسرار من مراسم عروسی در شهر ما برگزار شد از ان روز هر وقت صحبت عروسی میشه منو سرزنش میکنه....ویا اگر من ازش بخواهم که به جایی برویم واز تنهایی در خانه گله ای کنم میکه به همین زودی احساس تنهایی میکنی من از رفتن به جاهای تکراری خوشم نمیاد.کتاب بخون ورزش کن تا سرکرم بشی .. و میگه من بخاطر رفع تنهایی ازدواج کردم

سلام شوهرمن خیلی وابسته مادرشه تویه خونه زندگی میکنیم مادرش رفتارخوبی بامن نداره هرچیم به شوهرم میگم خونه جدابخریم نمیخره ازاون طرفم مادرش میگه من دوتاپسردارم هیچوقت اوناروازخودم جدانمیکنم من هرچی که به شوهرم بگم واسم بخره میره ب مادرش میگه مادرشم میگه الکی پول خرج نکن الان میخان برن خونه جدیدولی میگه شماطبقه بالاباشین ماپایین وقتی به شوهرم میگم مادرت فلان حرفی بمن زدعصبانی میشه میگه مهم نیس همش میگه کارای مادرموانجام بده همش میخوادهمه چیزموردتاییدمادرش باشه اصلن نظرمن واسش مهم نیس من چیکارکنم؟

درود به شما دکتر عزیز. در ادامه بحثم که گفته بودم همسرم درفضای مجازی عضو گروه همکاران شده و... شما فرمودید که زوجین باید یک حریم شخصی و به دور از قضاوت همسر داشته باشند. من خوب متوجه نمیشم یعنی اگه همسر من با یه نفر دیگه ارتباط داشته باشه باز میشه حریم شخصیش و به من ربط نداره؟ یا مثلا من تو یه گروهی عضو بشم و با آقایون بگم و بخندم حریم شخصی و به همسرم ربط نداره؟ شاید اوایل ازدواج نکته به نکته توافق نکردیم سر همه چیز.حریم خصوصی زوجین چطور تعیین میشه؟ استانداردش از نظرروانشناسی چطوره؟ ممنونم

سلام خسته نباشید همسر من همش قهر میکنه سر چیز های ساده ۵ شبه قهر کرده من چند بار اس عاشقانه دادم چند بار خواستم بحث رو باز کنم باهاش حرف زدم جوابم رو نداره پیش مادرش خرابم کرد الآن بار این وضع من چیکار کنم اصلا تحمل همچین زندگی رو ندارم قبلا خیلی دوست داشتم الان با رفتار هاش دلم ازش شکسته دیگه مثل قبل نیستم کمتر دوستش دارم امکان مراجعه به مشاور رو ندارم همسرم اجازه مراجعه نمیده چیکار کنم با این وض

با سلام و خسته نباشید .لطفا بگید با همسر افسرده چکار کنن ،خیلی ساکت و کم حرف و پکر هست دیگه نمیدونم چکاری انجام بدم که خوشحال شه .خودم حال روحی بدی دارم (دچار افسردگی شیدایی ام )و از نطر جسمی هم حالم خوب نیس با این حال بزور خودمو خوب نگه میدارم طاهرا حالا نگرانی پکر بودن و بیحوصله بودن همسرم هم به نگرانیهام اصافه شده ?میخواستم بببنم یه راهنمایی کنید که چکونه با ادم افسرده باید برخورد کنم که از این حالت کسلی و پکری و بیحوصلگی در بیاد ?متشکرم

سلام وقت بخیر.من۳ ساله ازدواج کردم.همسرم تو خونه زیاد شوخی میکرد وسربه سرخانوادم میذاشت ولی شوخی بودمنم هیچی نمیگفتم.ما مادرشوهرمو هر۳ماه یبار میبریم مشهد برای دکتر امروز که بردیم داداشم توراه به شوهرم پیام داد تا ی جا اونو ثبت نام کنه آخه خودش نتونسته بود شوهرمم پیش مادرش شروع کرد غر زدن منم ناراحت شدم بعدرسیدن به مادرش گفت خانمم از مشهدقهره وایشون فک کردبخاطره بنده خداس.وناراحت شد.چه کنم غم دارم

باسلام 20 اسفند زایده ای در همسرم مشاهده کردیم که آزمایش hpvداد وتایپ 91 مثبت شد.امروز جواب نمونه hpvو پاپ اسمیر من هم اومد که کمی عفونت قارچی داشتم و شکر خداhpv منفی بود. میخواستم بدونم من باید چکار کنم و چگونه با همسرم رابطه داشته باشم. خیلی از ابتلا میترسم .آیا باید واکسن گارداسیل بزنم ؟؟ و اینکه نوع 91 از راه رابطه منتقل میشه؟؟آیا امکان داره تست همسرم اشتباه باشه چون دکترش 5 روز بعد از گرفتن تست فرستاد آزمایشگاه

با سلام یه ساله ازدواج کردم و طبقه پایین خونه خانواده ی شوهرم هستیم. شوهرم با مادرش خیلی مشکل داره بیشتر اوقات دعوا دارن باهم سر قضیه مادر و پسری و... اصلا به حرف مادرش گوش نمیده و خود بین هستش و مهمونی هم نمیاد کلا دوست داره تنها باشه و دور بزنه اینا خیلی اذیت میکنه منو مخصوصا دعوای با مادرش . وسواس هم داره.هرچی هم میگم فایده نداره چیکار کنم با اینکه به من ربط نداره اما دوست ندارم اینجوری برخورد کنه و ناراحت کنه اعضای خانوادش رو .

سلام ما چهارساله که ازدواج کردم من 29و خانمم 26سالشه و یه بچه دوساله داریم. با اینکه همدیگرو خیلی دوس داریم و موقع سکس همسرمو تحریک میکنم جوری که خیس میشه و زود انزالی هم ندارم هنوز نتونستم همسرمو از راه دخول ارضا کنم .میگه دخول رو فقط یکم دوس داره و فقط با تحریک کلیتوریس ارضا میشه.در شیرازم می خواستم مشکلو بدونم و اگه پزشکی سراغ دارید در شیراز بهم معرفی کنین ممنون؟

سلام وقت بخیر،سه سال که رفتم سر زندگی (4 سال عقد بودم میشه 7سال) شوهرم یه سری اخلاق و رفتارای بچه گانه داره قهر میکنه واینو به اطرافیان هم نشون میده مثلا یکبار که خانوادم پیشمون بودن بحث کردیم قهر کرد رفت تو اتاق، مسئولیت پذیر نیست انگار هیچی براش مهم نیست تلاشی برای زندگی نمیکنه تنبله،میخوام با خانوادش مطرح کنم که یه کاری کنند یا حداقل بدونن پسرشون مشکل داره بنظر شما کار درستیه؟

با سلام مدتی هست که با همسرم عقد کردیم ایشون قبلا یه ازدواج ناموفق داشتن، به گفته خودشون همسرشونو خیلی دوست داشتن ولی بخاطر خیانت جدا شدن،من همسرمو خیلی دوست دارم اما مشکلم اینه که خیلی وقتها فکر زندگی گذشته ایشون ،رابطه و حس شدیدی که داشتن،کارایی که انجام دادن و خاطراتشون و ...منو آزار میده،با خودشونم در اینباره حرف زدم اما میگن با فکر کردن به این مسائل خودتو آزار نده الان فقط تو برام مهمی،میدونم دوسم دارن ولی دست خودم نیست همش این افکار به ذهنم میاد،میشه راهنمائی کنین چطوری آرامش پیدا کنم؟

سلام من 24 سالمه و شوهرم 28 ساله شونه 6 سال از ازدواجون میگذره بار ها بهم خیانت کرده وبهد ها شا کرده و حتی کتک هم میزنه ک چرا رفتی سراع گوشیم یا تلفنم جواب دادی مشکلی ک فکر منو بخودش مشغول کرده اینه ک هرچی بخوام فراهم میکنه و همه جوره و حتی خیلی خوب تامین میکنه اما من نباید اعتراضی نسبت به کاراش و یا رفت و آمدنش و یا این ک کیو آوردی خونه بکنم چون شدیدا برخورد بدی میکنه ودوس داره بیشتر بیرون باشم انقد خیانت هاشو دیدم ک کلا بی خیال شدم اما نمی تونم از این ک بیاره خونه راحت بگذرم چون عذاب میکشم در ضمن جوری شده ک همش شماره میده اما جلوی من کاری نمیکنه ولی من نیستم این کارارو میکنه در ضمن یه دختر 4 ساله داریم وخیلی دوسش داریم تازگیا به فکر بچه دومی هستیم اما من خیلی نگرانم از آبروم میترسم خیلی نسبت به خیانتاش غرور من جلو همه نمی دونم بچه داربشیم والبته شوهرم بی نهایت پسر دوس دارن ولی از بدتر شدن اوضا میترسم چیکارکنم چه جوری رفتار کنم باهاش

باعرض سلام، به دنبال سوال قبلی که در مورد عدم میل جنسی که به همسرم دارم،چندتا از پزشکان محترم بمن سفارش مشاوره با همسرم رو دادن، بنده خیلی جلسات مشاوره رفتم همسرم با مشاوره مخالف هست ولی چندین جلسه بزور بردمش،یه مشاور بهم گفت این همینطوریه،بی مسولیته افسردگی هم داره.توباید بپذیری که عوض نمیشه،.یکی دیگه گفت طلاق آسیب داره توی این شرایطی که بچتو ازدست دادی فعلا توصیه نمیکنم تا بهتربشی،،من الان در دوراهی هستم که موندن یا طلاقم در هر دوصورت آزارم میده،

سلام وقتتون و بخیر تو رو خدا راهنمایم کنید من برادرم 37سالشه هیچ نوع سابقه ی بیماری نداره از دیشب که ساعت سه هراسان از خواب بیدار شد سر درد شدید.حالت تهوع.تب لرز .و اختلالات هواس پیدا کرده . از دیروز چند تا بیمارستان بردیم سی تی اسکن آزمایش همه چیزش سالم بود هر چقدر اسرار کردیم دکترا بستریش نکردن امروز هم دوباره پیش فوق تخصص مغز و اعصاب بردیم ایشون هم گفتن هیچیش نیست سالم.مصرف مواد والکل هم نداره .فقط گاهی اوقات میترسه استرس داره بغض میکنه تا گریه کنه . گاهی اوقات که هواسش جمع میشه میگه من هیچیم نیست از فکر و خیال اینجوری شدم. میشه راه درمانش رو بفرمایید و باید چیکار کنیم؟

سلام من ترنسم و پیش دکتر صالحی تایید شدم و حالا نامه تایید مبتلا بودن به اختلال هویت جنسی را از پزشکی قانونی گرفتم و بردم دادگاه قاضی گفت 6ماه تحت درمان باشم و بعد نامه پزشک را ببرم تا ادامه کارهام پیش بره الان میتونم دوره درمانم را پیش دکتر شروع کنم؟؟؟

من چند ماهی افسردگی خفیف داشتم بعدبارژیم سخت لاغری مبتلا به چند علایم مانیا شدم ازنوع دو مثل (کم خوابی 3ساعت درشبانه روز فعالیت زیاد ولخرج بودن پرحرفی اعتماد به نفس بالا وبدبینی )داروهم استفاده نمیکردم به صورت پنهانی یک ماه به من ریسپریدون شبی یک عدد داخل غذا میریختند بهترشده بودم الان دچار افسردگی شدم درحال حاضر ولبان 75وترازودن 50 وپرفنازین دوازهرکدام یک عدد استفاده میکنم به نظر شما داروها مناسب هستند وتاکی بایداستفاده کنم؟

با عرض سلام و خدا قوت به همه پزشگان که مهر سلامتی و سلام را بر پیشانی زدند تا سلامتی رو دوباره به مردم هدیه بدهند. و اما سوال من: من قاضی دادگستری هستم و در اثر فشارهای روحی دجار افت میشم و وقتی اینطور میشه گاهی از حال میرم و می افتم.به یک متخصص مغزو اعصاب مراجعه کردم و به من نورتریپتلین و کلودیازپوکساید داد و مصرف کردم.کمی بهتر شدم اما بعد از مدتی دوباره شروع شد.و از حال میدفتم .اسکن مغز رنگی گرفتم خوب بود اما ظاهرا کمی آسیب به مغزم وارد شده..و دکتر قرص ولبان و یک قرص گیاهی دادند و مصرف کردم اما باز هم همیشه کسل و خسته و پر از استرسم.خوهشا کمکم کنید.سپاس

سلام خسته نباشید. 6 سالی میشه که دچار وسواس فکری شدم .استرس و اظطراب افکار منفی زندگی را برام سخت کرده. انواع قرص سرترالین فلوکسیتین ونلافاکسین کلونیدن و.... بی اثر بوده .چه راهکاری پیشنهاد میدید؟

همسر من از 1/5سال پیش یک شب در خواب شروع کرد با شخصی به صحبت کردن وبد بیراگفتن که مجبور شدم ارژانس خبر کنم از آن به بعد بیماری نا معلومی که همین توهمات راداشت شروع به زیاد تر شدن کرد تا جایی که مجبور شد 18روز در بخش روانپزشکی بیمارستان امام رضا بستری بشه ولی فایده نداشت همسرم دچار سردرد های شدید وطولانی می شد وکنترل از دستش خارج میشد چیزی راپرت می کرد یا با کسی صحبت می کرد دچار بی خوابی می شد در خواب بدنش سیاه می شد به طوری که انگار کتک خورده مدتی کمی بهتر شد تا اینکه مدت 2ماه است کم کم بیماریش دوباره تشدید شده دچار بی خوابی می شود به ضرب دارو می خوابد در خواب حرف می زند مدام سراسیمه ازخواب بیدار میشود ومی گوید منو میخاد خفه کنن بدنش دچار کبودی می شود لطفا منو راهنمایی کنید زندگیم داره با 3تا بچه بهم میریزه بگن آیا این بیماری یا دچار بیماری جن زدگی است راه درمانش چیه منو به یک دکتر ی معرفی کنید که درشو درمان کنه نه اینکه 6ماه برم وهیچ بهبودی نباشه ؟ ممنون

سلام همسر من خیلی شکاک و بدبینه. و نسبت ب همچی منفی گرا هست. میخواستم ببینم راه درمان شوهرم چیه؟ چندبار داروهای اعصاب مصرف کرد ولی فایده نداشت- خواهش میکنم راه حلی جلوم بزارید؟

استفاده از داروهای اعصاب وروان به مدت پنج سال به طور مداوم خستگی بیش از حد نداشتن قوای جنسی از دست دادن زور و بنیه بد خوابی عدم تمرکز احساس بد بعد از خورد و خوراک ناتوانی در انجام ورزش و کارهای مورد علاقه انجام مطالعه برایم سخت است گرفتگی های عضلانی حالات خماری تحت درمان روان شناس و روان پزشک هستم ولی خیلی درد می کشم درمان تکمیلی وجود دارد.

برای درمان بی خوابی و اظطراب ناشی از ترک حشیش چکار کنم؟حدود نه روزه که نکشیدم ولی دچار بی خوابی و اظطراب هستم ،آیا میتوانم از قرص های تری فلوئو پرازین و آلپروزام مصرف کنم،آخه وقتی میخوام بخوابم خیلی تو فکر میرم و نمیتونم بخوابم،لطفا کمکم کنین

با سلام من قصد ازدواج با دختری دارم که مادرش به بیماریه اسکیزو فرنی یا شیزوفرنی مبتلاس دختر 25 سال داره و کاملا سالمه 4 تا برادر بزرگ داره اونا هم سالمن و حتی ازدواج کردن و بچه هم دارن و پدرش تو تمام اقوام فقط مادرشه که به این مشکل دچار شده علت ابتلا رو که در سن 35 سالگی بوده مریضی وخیم برادر کوچک بیان میکنن که فشار زیادی به مادر اورده و بعد از یک افسردگی و شک های زیاد تحت درمان به این بیماری مبتلا شده در حال حاظر مادر در سن 70 سالگی هست و اونطور که میگن تو خونه زیاد قرقر میکنه نمیتونه غذا درست کنه یا کارای معمولیه دیگه انجام بده یا حرفای بی ربط میزنه سوال من اینه که اگه من با این دختر ازدواج کنم چه آینده ای پیش رومه؟ میدونم که درصد بالایی برای ابتلای اون به این بیماری هست نصبت به افراد عادی ولی مخوام بدونم با علاقه شدیدی که بین ما هست این کار من عاقلانه هست و کسایی مثل من هستند که این کارو بکنن؟، در حالی که دوست ندارم هرگزچنین اتفاقی برای همسر آیندم بیوفته ولی این ینی که حتما به این بیماری مبتلا میشه؟ دوم اینکه چطور میشه در حال حاظر تشخیص داد که اون دختر بعدا به این بیماری مبتلا خواهد شد آیا راهی هست؟ و در آخر اینکه اگه اون دختر به این بیماری مبتلا نشد امکانش هست فرزندانمون به این بیماری مبتلا بشن؟ لطفا راهنمایی کنید خواهشا این متن مخفی باشه با تشکر

باسلام بیمارماازتاریخ11/03/95به دلیل فشارخون بالا وعارضه تشنج بستری می باشدودوروزبعداین تاریخ هم تشنج داشته وبه بخش آی سی یو انتقال پیداکرده است وتشخیص پزشکان جراح ومتخصص خونریزی مغزی جزی می باشدایشان هوشیاری کامل داشته وفقط مچ دست راست حالت بی حسی دارد.آیا این لخته خون ایجادشده درمغزباداروازبین می رود؟

دختر 2/5 ساله دارم که هر چند وقت یکبار از یک موجود خیالی یا واقعی مثلا مورچه...به شدت میترسه و تا صبح گریه میکنه و نمیتونه بخوابه. موقع ترس تعریق شدید گرفتگی عضلات داره و دست هاش سرد میشه ما تا حالا از هیج چیزی نترساندیمش حتی از تاریکی و چیزهای معمول که بچه ها میترسن نمیترسه.علت این این حالتش چیه و درمانش چیه ؟

سلام در سن 12ساله گی تشنج کردم دو سال زیر نظر دکتر مقز واعصاب بودم وتشنج نکردم ولی بعد دوسال یک باره بدون اینکه متوجه بشم خود به خود با پشت سر می افتادم وهرچه دورز داروها را بزشکهای مقز واعصاب بالا می بردن فایده نداشت و الان که 21سال سن دارم همیشه باید دراز کش بخوابم و حرکتی به بدنم ندم چون اگر کوچک ترین حرکتی کنم بدنم شروع به لرزیدن مثل تشنج کردن ولی هشیار هستم وتلاش می کنم جلوی این لرزش ها را که مثل تشنج یاتکه های عصبی است بگرم ولی قادر نیستم وحدودیک دقیقه یا بیشتر یا کمتر تشنج یا لرزش کنم

سلام اقای دکتر من افسردگی دارم ودوست دارم خاطرات تلخ گذشته روبه کل فراموش کنم چون زندگیروبرام غیرقابل تحمل کرده وارزوی مرگ میکنم ایاداروی فانگولیمودبرای من قابل استفاده هست وکمکی بهم میکنه؟

سلام من 15سالم بود که ازدواج کردم با تفاوت سنی 9سال از خودم بزرگتر.الان بعد از ده سال زندگی خیلی تجربه دارم تا جایی که اگه ده سال پیش این عقل رو داشتم اصلا با شوهرم ازدواج نمی کردم. اصلا الان ازش بدم میاد ، عصبی شدم به نظر شما من چکار کنم؟ میخوام خودکشی کنم،مثلا منت غذایی رو که میخورم هم میذاره من درسم خیلی خوب بود مثلا معدل سال اول دبیرستان 19/79بود شوهرم نذاشت درس بخونم البته دیپلم گذاشت بگیرم ولی دیگه دانشگاه نذاشت برم الان اصلا تفاهم نداریم دختر شش ساله هم دارم نمیدونم چکار کنم؟

افتادن با پشت سر وبهد زمین گیر شدن به علت تیکهای که به تشنج تبدیل می شود

سلام . میزان مصرف قرص سینرجینا بعد از عمل آنوریسم مغزی تا چه زمانی میباشد . مریض سابقه هیچ گونه تشنج هم نداشته قبل و بعد از عمل ؟

سلام.من دختر17ساله ام با روحیه پسرانه.تقریبا از 12سالگی این روحیات رو داشتم ولی خیلی سعی کردم سرکوب کنم هر راهی رو رفتم(ظاهری)ولی متاسفانه نشد یعنی خودم اذییت میشم.خونوادم خبر ندارن فقط میدونن که ظاهرا و طرز لباسم پسرونست و خیلی هم شاکی هستند.من خیلی دارم عذاب میکشم نمیدونم چطوری این موضوع بزرگ رو در میون بزارم.میترسم کنار نیان با این موضوع و اتفاق های وحشتناکی بیوفته لطفا کمکم کنید

با سلام درباره مصرف قرص seroquel 25 سوالاتی داشتم.مادرم 42سالشونه و حدود چهار ماهه دچار اضطراب و افسردگی روحی شدن پس از مراجعه به پزشک داروهایی تجویز شد که ازشون استفاده کردن دوباره به پزشک برای اطمینان بیشتر مراجعه کردیم که این قرص تجویز کردن حالا بعد از یک ماه عوارض جدی و غیر شایع شامل سردرد ، سرگیجه،تهوع،تعرق،اضطراب و بی خوابی و خونریزی زیاد قاعدگی در ایشون نمایان شده.می خواستم ببینم با ترک مصرف این دارو ایا دچار عوارض ترک آن هم که شامل همین موارد هست میشن؟ ببخشید که طولانی شد.خیلی ممنون

دختر 2.5 ساله ام این اواخر بسیار لجباز و بدغذا شده است واگر به او بگوییم این کار بد است واز او بخواهیم این کار را انجام ندهد او می گوید میخواهم انجام بدهم وبیشتر لج می کند. ضمنا بسیار گریه می کند و می خواهد که به وی پاپ کرن و بستنی بدهیم نمیدانم چگونه با وی رفتار کنم. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید.

باسلام واسه ترک سیگار بجز داروی ولبان یازی بان چیز دیگری هست که تففرزا باشه؟ من مدتی از ولبان وزی بان استفاده کردم ونتیجه نگرفتم ومتاسفانه علیرغم بیماری قلبی وابستگی شدیدبه سیگار دارم وتقریبا روزانه یک پآکت سیگارمیکشم! لطفا استدعا دارم کمکم کنید

فرزندم با توجه به مصرفهرگونه داروی اعصاب بازهم اختلالات رفتاری دارد نمیدانم چه کنم هر دارویی اعصابی بگی در دوره های مختلف مصرف کرده و اثر نداشته کار درمانی هم میرفته ذهن درمانی هم میرفته بسیار عصبی و پرخاشگری میکنه روزی یک یا دو سانس حتما باید گریه کند. مانده ایم چه کنیم؟

با سلام و وقت بخیر بنده زیاد میخوابم و از زندگی لذت نمیبرم و صبح حال و حوصله ندارم از خواب بلند شم برم دنبال و کار و زندگی و حتی غذا بخورم ناامید و دلسرد هستم چیکار کنم

دختر بیست و یک ساله من مدتهاست دچار فوبیای ترس از مار است آیا برای درمان آن باید به روانشناس مراجعه کنم و آیا درمان کامل می شود؟

سلام با عرض خسته نباشید. مادر شوهر من که سنشون حدود 48هست بیماری افسردگی مزمن اختلال دو قطبی دارند و بیست سال هست که این بیماری رو دارند.و از قرص های افسردگی و آرام بخش استفاده می کنند.منتها همیشه بی خیال هستند و گاهی قرص های خود را نمیخورند و چند بار هم موهای سرشان را دسته ای کنده اند.من چگونه کمکی می توانم به ایشان بکنم که خودم هم افسرده نشوم.چون مدتی به دلیل هم نشینی داشتم افسرده می شدم.؟؟

سلام خدمت اقای دکتر .ضمن قدردانی از زحمات شما بنده پسری نوزده ساله هستم که از بیماری خواهر خود رنج میبرم بیماری شیزوفرنی شناخته شده و نزد یکی از پزشکان پرونده دارد بعداز سالها ازمصرف قرص با اجازه دکتر ازدواج میکند متاسفانه بعد ازمدتی باردار میشود و مصرف قرص را قطع میکند الان با همسر خود درگیرشده است و برای قهر ب خانه ما(پدرم)امده با خانواده شوهرش طی مشورتی ک انجام شد ب این نتیجه رسیدیم ک باید قرصش را ادامه دهد اما خواهرم با قرص خوردن مخالفت میکند ومیگویید من سالم هستم .راه چاره چیست ؟

وسواس درفقط مواردی که به مذهب مرتبط است وضو وغسل طولانی و تایم دستشویی و حمام طولانی به علت اینکه مدام موقع قطع آبکشی احساس دفع ادرار مجدد دارم 2سال است که جدا شده ام ازهمسرم و 2سال ونیم روزی 1عدد قرص فلووکسامین 100 میخورم پزشک هستم الان حدود 20ساله که مبتلا به وسواس هستم. بهترین روش درمان چه می باشد ؟ چه کار کنم؟

با سلام پسرم 12 سال دارد از کودکی در مدرسه با کلاس پیش نمیرفت و نسبت به مطالب درسی کم توجه بود معلمانش از بی نظمی و بی توجهی اش گلایه داشتند از کلاس سوم به بعد تحرک و شلوغی اش در کلاس درس کمتر شده اما باز هم کم توجه و تمرکز است در دیکته نویسی مشکل دارد ضرب را هنوز که میخواهد کلاس ششم برود کامل حفظ نیست 9 ساله که بود به روانپزشک مراجعه کردیم ریتالین تجویز کردند دچار پرخاشگری ، خودزنی ، بی اشتهایی و تیک شد دارویش را قطع کردیم اما هنوز هم تیک دارد و بی علاقه و کم توجه است .خواهش میکنم کمکم کنید .

با سلام همسرم 4 سالی است درگیر اعتیاد می باشد. مدام در حال ترک و دوباره بازگشت می باشد. ترک می کند اما پس از مدتی به دلیل وسوسه دوباره به سمت مواد می رود آیا در دوره پس از ترک نیاز به روان پزشک دارد؟ (به دلیل مصرف مواد و تاثیرات آن بر روی مغز شاید وسوسه شود و با مصرف دارو این امکان از بین برود.)

با سلام . پسر 18 ماهه ای دارم که بچه های کوچکتر از خودرا می زند و اسباب بازیهایش را به بچه های دیگر نمیدهد . از انجا که تربیت فرزندم برایم خیلی مهم است لطفا مرا راهنمایی کنید چگونه با او رفتار کنم . البته خودم هم شاغل هستم و درروز جند ساعتی را پیش اونیستم آیا تاثیری در بدرفتاری او دارد؟

با سلام یه دختر دارم 14 ساله مدت یکسال هست که وسواس شده و خیلی اذیت میکنه حتی با مادرش پرخاشگری میکنه خواستم بدونم باید چکار کنم ؟ آیا باید بیارم تحت مراقبت پزشک قرار گیرد ؟ اگر لطف کنید راهنمایئ بفرمائید ممنون میشم

با سلام شوهرم راضی نمیشه برای حل مشگلمون پیش یه روانشناس بریم به نظر اون کار بیهوده ای ما ازهمه لحاظ از هم فاصله گرفتیم و الان فقط باهم هم خونه ایم نه زن و شوهر لطفا راهنمایی کنید چطور انوراضی کنم بریم مشاوره مانزدیک یک سال ونیم رابطه جنسی است هیچ وقت رابطه نداشتیم از لحاظ عاطفی که دیگه اصلا خوب نیستیم اصلا همدیگرو نمی فهمیم برا بچم نگرانم که تو یه محیط بی روح بزرگ میشه؟

با سلام برادرم چند سال است که دچار بیماری دوقطبی( افسردگی، شیدایی) شده. در مورد درمان این بیماری سوال داشتم. چه مدت طول میکشه؟ پزشک متخصص در این زمینه هم اگر میشناسید لطفا معرفی نمایید. متشکرم

زنم متولد 70 و دختر دایی من هست و دو سال هست ازدواج کردیم اوایل خیلی خوب بود و هیچوقت حرفی از خواهرام نمیزد و مثل زمان مجردیش بود خوب و کم حرف و شوخ طبع.ولی الان چند ماهی هست که اگر چیزی بهش بگم میگه چطور خواهر خودت اینکار رو میکنه و چیزی بهش نمیگی.میگم خواهرم شوهر داره و شوهرش براش تصمیم میگیره ولی اون قبول نمیکنه.حالا نمیدونم چیکارش کنم؟

پسرم بسیارکنجکاو و بازیگوش و پرتحرک و پرانرژیه ،خشونت زیادی نداره البته دربدست آوردن یا دفاع ازخود گاهی خشونت داره ، مشکل من و پدرش درلجبازی و ازینکه تقریبا اصلا حرف شنوایی ازما و افراد دیگر حتی غریبه ها نداره وحتی ازینکه دست به وسایل دیگران بزنه ابایی نداره وباعث رنجش افراددیگرمیشه وگاهی هم باآلت تناسلی خود بازی میکنه آیا ازنظرشما نیاز به معاینه ی روانپزشک جهت تشخصی بیش فعالی داره یا این رفتار طبیعیست؟

سلام وقت بخیر من دانشجوی ارشد نفت هستم و حدودا یک سالی هست از استرس و اضطراب شدید دچار شکم درد و معده درد شدید شدم به چند دکتر داخلی هم مراجعه کردم جواب نداد اگه راهی داره کمکم کنید

با سلام خدمت استاد عزیز و محبوبم.. آقای دکتر من در سن 30 سالگی به سر می برم و درحال حاضر دانشجوی دندانپزشکی هستم و یککار پاره وقت جهت امرار معاش و کمک هزینه تحصیل دارم مدتی هست از همه لحاظ چه بعد عاطفی و احساسی و احتماعی و جنسی نیاز به ازدواج در خودم حس کردم اما از لحاظ مالی در وضعیت خوبی به سر نمیبرم و در برقراری ارتباط خیلی هم دچار مشکل هستم. چندی پیش خدمت یکی همکاران شما رفتم و ایشون گفتن که مشکل من اعتماد به نفس پایین هست ممنون میشم راهنمایی کنید چه کار کنم تا بتونم ازدواج خوبی کنم؟

سلام اقای دکتر افکار منفی هر لحظه باهام هستن.دیگه خواب ندارم.خواهش میکنم کمکم کنید.البته بعد از ازدواج اینجوری شدم 5 سال که ازدواج کردم.سر دردهای وحشتناکی گرفتم.حتی یه لحظه ام فکرم ازاد نمیشه.دوست دارم بمیرم اما فقط نگران دختر 2 سالم هستم.البته دخترمم خیلی کتک میزنم ولی خودم بعدش داغون میشم

با سلام مدت 8 سال داروی کلوزاپین مصرف میکنم و مشکلات عدیده ای برایم ایجاد کرده از جمله اضافه وزن و خواب آلودگی صبح و بی انگیزه شدن در زندگی و میخواهم دارو را بدون برگشت بیماری قطع کنم لطفا راهنمایی کنید؟

سلام .من در در اکثر موارد بدون دلیل نچندان مهمی دچار استرس میشم که الاعم آن تپش قلب تنگی نفس لرزش دستان قرمز شدن صورت و لرزش صداس طوری که نمیتونم صحبت کنم .حتی وقتی پشت گوشی میخواهم مثلا با رئیسم صحبت کنم یا با یه پسر برای ازدواج آشنا بشم استرس تمام وجودمو میگیره یا وقتی با افراد فامیل سلام و احوال پرسی میکنم یا ازم سوال میپرسن .آیا این یه بیماریه و درمان دارد؟

سلام خسته نباشید.میخاستم بدونم من که مدتیه فقط به اتفاقای بدفکرمیکنم وقط اشک میریزم افسرده شدم؟باید چکارکنم.اریایی ازشیرار.خانمی هستم 43ساله قد165ووزن68 .باهمسرم مشکل خوردم چون سردشدم وحوصله ندارم

باسلام وعرض ادب نمیدانم از کجا شروع کنم ولی واقعا نگران زندگی خواهرم وبرادرشوهرم ویگانه فرزندشان (دیابت نوع 1ودر اوج جوانی میباشد )هستم چون زندگیشان حالت روتین پیدا کرده وبه جایی رسیدند که برحسب عادت وحرف بقیه و... هیچوقت حرفشان باهم نزدند که رفته رفته دور ودورتر شدند وفاصله ها ایجاد شد وخواهرم هم که میگه ولش کن کاری بکار هم نداریم همش بابت گذشته و...بلاتکلیف است وبرای خال نبودن عریضه ادامه مد

با سلام دختر ده ساله ای دارم که مدت 4 سال است.که در هنگام هیجانات دست های خود را به حالتی موزون و با حرکات عجیبی تند تند بهم میزند و تکان میدهد.... وقتی از او میخواهیم که این کار را انجام ندهد پس از انجام ندادن دچار دست درد می شود

اقای دکتر سلام خسته نباشید دختری دارم که از ناراحتی اضظراب وترس بسیارعذاب میکشد همیشه گریه میکند اصلا ما نمی توانیم به او چیزی بگوییم از این موضوع خیلی خودش ناراحت است همیشه از منمیخواهد که او رابه دکتر ببرم موضوع سوال اضطراب یا ترس است درمواقع ترس واضطراب شدید انگشت دست او قفل می شود بعد از چند دقیقه به حالت اول بر می گردد ایا بیماری دخترم حاد است لطفا مارا راهنمایی نمایید ??

سلام بنده حدود 5 سالی هست که این بیماری رو دارم در سال شاید 1 یا 2بار به این مشکل بر میخورم بیماریم از یه سر گیجه شروع میشه طوری انگار تو خوابم هیچ چیزی حالیم نمیشه مغزم انگار قدرت تصمیم گیریشو از دست میده تو این مدت دچار توهم میشم و خیلی زیاد میترسم حتما باید یه کسی کنارم باشه وقتی هم این طور میشم هیچ غدایی رو نمیتونم بخورم و حتی یک کلمه حرف هم نمی تونم بزنم حدودا یک یا دو هفته طور میکشه تا خود به خود بهتر بشم وقتی هم حالم خوب میشه این اتفاقاتی رو که در طول بیماری اتفاق افتاده در خاطرم نمیاد