روانشناسان عزیز راهنمایی می کنید؟

سلام .سوالم در مورد ارتباط باخانواده ی همسره.من۶ساله ازدواج کردم.در شهرستان زندگی میکنیم و جو عشایری و فامیلی هستش.خیلی نزدیک ب همیم. من با خانوادم خیلی در ارتباطم و اونا هم متقابلا.از حال هم خبر داریم.ولی خانواده ی همسرم اصلا نه ب مازنگی میزنن نه میان خونمون.همیشه بهانه دارن.خواهرای شوهرم خودشون باهم درارتباطن حداقل تلفنی اما بامن مثه غریبه هان.فقط سالی یبار براشام میان.من از این ارتباطای پوچ بدم میاد.فرقشون با غریبه ها چیه؟خانواده ای ک هفته ای یبار همدوس ندارم دیگه برم خونشون.آیاحق دارم؟

0

با سلام یکی از تله های زندگی مشترک میتونه این باشه که با خانواده ی خودمون رو با خانواده همسرمون مقایسه کنیم. مقایسه در هر صورت در زندگی مشترک میتونه مشکل آفرین باشه و به زندگیتون آسیب بزنه. خانواده شما و همسرتون با هم تفاوت هایی دارن که باید به آنها احترام بزارید و متناسب با فرهنگ اونها ازشون توقع داشته باشید و اون رو شخصی نکنید البته برای تحلیل درستر نیاز به اطلاعات بیشتری هست میتونید با یک روانشناس مشورت کنید

مونا اسبقی

روانشناس
 مونا اسبقی
0

با سلام و وقت بخیر. هیچ فکر کرده اید که شاید خانواده جدید هم به اندازه شما؛ نسبت به سبک رابطه ای که خانواده شما دارد؛ گارد داشته باشد؟! رابطه پوچ؟؟! اینکه فکر میکنیم سبک زندگی ما صحیح است و اگر دیگرانی متفاوت با ما فکر و یا رفتار میکنند؛ در حال اشتباه هستند؛ یک خطای بزرگ شناختی است! باید متوجه باشید معنای ازدواج یعنی ایجاد تعادل بین من و نیازهایم و همسر و نیازهایش؛ نه اینکه سعی کنیم دیگری را شبیه خودم سازم. برای اینکه از این مقایسه ها رهایی یابید؛ می بایست در ابعاد دیگر زندگیتان فعالتر باشید؛ و تمام انرژی و تمرکز خود را فقط بر روی یکی از این ابعاد (مثلا روابط خانوادگی) سرمایه گذاری نکنید؛ در غیر اینصورت سرخوردگی سهم شما خواهد بود. البته با تلاش؛ میتوان تا حدی هم روابط را نزدیکتر کرد اما به شرطی که ابتدا انتظارات خود را به شدت پایین بیاورید.

دکتر سبحان پورنیکدست

دکترای تخصصی روانشناسی (متخصص CBT)عضو هیات علمی دانشگاه ( ونک - کرج)
دکتر سبحان پورنیکدست
0

سلام. در چنین مسائلی باید به دو طرف قضیه توجه داشت و صحبت طرف مقابل را نیز بشنویم

دکتر مسعود نامجو

متخصص اعصاب و روان - روانپزشکدرمان بدون دارو با RTMS
دکتر مسعود نامجو