اصلا آدم خوش برخوردی نیستم البته فقط باخانواده ی شوهرم راهنمایی میکنید؟ سلام. با این توصیفات بنظر می رسد نیاز به اصلاح یک سری از مسائل در رابطه بین شما و همسرتان است که در چارچوب زوج درمانی و احتمالا درمان فردی قابل انجام است. سلام. بهتر است توضیحات تکمیلی هم به ما بدین. علت مشکلات سالهای اول چی بود؟ چرا از اول تمایلی به ازدواج با ایشون نداشتین؟ چون فامیل بودن، یا دلایل دیگه ای داشت؟ در حال حاضر خودتون رو بداخلاق توصیف میکنین. این احساس درباره خودتون، باید از نظر افسردگی، اضطراب، تیپ های شخصیتی و بررسی بشه و ببینیم الان از نظر وضعیت روانپزشکی در چه مرحله ای هستید. علت لذت نبردن شما از رابطه جنسی هم باید با اطلاعات بیشتری که میگیریم، بررسی کنیم. هرچند مشکل در برقراری ارتباط با همسر، میتونه علت این اختلال باشه. بنظر ، هم شما و هم همسرتون بدلایلی به خانواده تون وابستگی دارین و بر طبق خطوط اول صحبتتون، خواستین طلاق بگیرین ولی به اصرار مادر منصرف شدین. بودن در یک محل با خانواده همسر، مضراتی داره از جمله اینکه به ساختار خانواده هسته ای صدمه وارد میکنه و همانطور که اشاره فرمودید در کارهاتون دخالت میکنن. دلیل زندگی کردن در یک ساختمان با خانواده همسر رو قید کنید. آیا بدلیل مشکلات مالی هست؟ یا همسرتون وابستگی دارن به خانواده یا نگران سلامتی پدر و مادرشون هستن و.. سلام. به نظر میاد مشکلات شما در چند سطح قابل بررسی است: مشکلات شما با همسرتان، مشکلات با خانواده همسر، مشکلات فردی شما البته مسلما هر سه اینها به هم ارتباط پیدا میکنند. با توجه به اینکه از ابتدا، تمایلی به ازدواح با همسرتان نداشتید و همچنین با توصیفی که کردید خانواده ایشان، حد و مرزها را رعایت نمیکنند، اینها می توانند روی رفتار و احساسات و روحیه شما تاثیر بگذارند. بنابراین در مرحله اول ، بهتر است از همسرتان بخواهید برای بهبود رابطه و بررسی مشکلات، به همراه شما به زوج درمانگر مراجعه نمایید. اگر ایشان راضی به مراجعه نشدند، حتما خودتان به یک درمانگر( روانشناس یا روانپزشک ) مراجعه کنید. مسائلی که مطرح کردید،. با سلام دلیل عدم علاقه در ابتدا و تا به الان به همسرتان چیست؟ چون در موردی ذکر نکردید. پیشنهاد می کنم به زوج درمانگر مراجعه نمایید.. با سلام و وقت بخیر. شما پاسخ سوال را نیز بصورت مستتر در لابلای سوال داده اید! -از ابتدا کشش زیادی برای ازدواج نداشته اید -طبق نظر خودتان بخشی از اختلافات از شیوه برخورد خودتان است -زندگی نزدیک خانواده همسر هم مزید بر علت شده است بسیاری از این موارد را میتوانید در چهارچوب جلسات زوج درمانی ابتدا توافق و سپس مدیریت کنید..

آدم , برخوردی , روابط

سلام وخسته نباشید من ۴ساله ازدواج کردم کاملا سنتی بود وفامیلی بود زیاد تمایل نداشتم ولی ب اصرار مادرم حرفی نزدم وطلاق نگرفتم دوسال اول زندگی خیلی مشکلات داشتم واصلا علاقه ای ب شوهرم نداشتم خانوادش زیاد دخالت میکردن من اصلا آدم خوش برخوردی نیستم البته فقط باخانواده ی شوهرم بعضی وقتا تو اجتماع هم خیلی با شوهرم بداخلاقی میکنم همیشه اخمو هستم حتی خودم هم خسته شدم من تو بالای خونه پدر شوهرم زندگی میکنن اونا همیشه همه چی رو بررسی میکنن کجا میرم ومیام من معلمم واین کارشون اذیتم میکنه چون ب شوهرم میگن همین هم باعث میشه بدخلق بشم تصمیم گرفتم از اونجا بیام بیرون ولی راضی نمیشن نمیدونم چطور شوهرمو راضی کنم واینکه چکار کنم ک اخلاقم درست بشه حتی تو رابطه ی جنسی هم بزور راضی میشم وقتی ازم میخاد ازش متنفر میشم ودوست دارم خودمو بزنم دست خودم نیست لطفا راهنماییم کنید چون واقعا دارم اذیت میشم؟؟

5
0

اصلا آدم خوش برخوردی نیستم البته فقط باخانواده ی شوهرم راهنمایی میکنید؟ آدم , برخوردی , روابطسلام. با این توصیفات بنظر می رسد نیاز به اصلاح یک سری از مسائل در رابطه بین شما و همسرتان است که در چارچوب زوج درمانی و احتمالا درمان فردی قابل انجام است

0

اصلا آدم خوش برخوردی نیستم البته فقط باخانواده ی شوهرم راهنمایی میکنید؟ آدم , برخوردی , روابطسلام. بهتر است توضیحات تکمیلی هم به ما بدین. علت مشکلات سالهای اول چی بود؟ چرا از اول تمایلی به ازدواج با ایشون نداشتین؟ چون فامیل بودن، یا دلایل دیگه ای داشت؟ در حال حاضر خودتون رو بداخلاق توصیف میکنین. این احساس درباره خودتون، باید از نظر افسردگی، اضطراب، تیپ های شخصیتی و بررسی بشه و ببینیم الان از نظر وضعیت روانپزشکی در چه مرحله ای هستید. علت لذت نبردن شما از رابطه جنسی هم باید با اطلاعات بیشتری که میگیریم، بررسی کنیم. هرچند مشکل در برقراری ارتباط با همسر، میتونه علت این اختلال باشه. بنظر ، هم شما و هم همسرتون بدلایلی به خانواده تون وابستگی دارین و بر طبق خطوط اول صحبتتون، خواستین طلاق بگیرین ولی به اصرار مادر منصرف شدین. بودن در یک محل با خانواده همسر، مضراتی داره از جمله اینکه به ساختار خانواده هسته ای صدمه وارد میکنه و همانطور که اشاره فرمودید در کارهاتون دخالت میکنن. دلیل زندگی کردن در یک ساختمان با خانواده همسر رو قید کنید. آیا بدلیل مشکلات مالی هست؟ یا همسرتون وابستگی دارن به خانواده یا نگران سلامتی پدر و مادرشون هستن و.

0

اصلا آدم خوش برخوردی نیستم البته فقط باخانواده ی شوهرم راهنمایی میکنید؟ آدم , برخوردی , روابطسلام. به نظر میاد مشکلات شما در چند سطح قابل بررسی است: مشکلات شما با همسرتان، مشکلات با خانواده همسر، مشکلات فردی شما البته مسلما هر سه اینها به هم ارتباط پیدا میکنند. با توجه به اینکه از ابتدا، تمایلی به ازدواح با همسرتان نداشتید و همچنین با توصیفی که کردید خانواده ایشان، حد و مرزها را رعایت نمیکنند، اینها می توانند روی رفتار و احساسات و روحیه شما تاثیر بگذارند. بنابراین در مرحله اول ، بهتر است از همسرتان بخواهید برای بهبود رابطه و بررسی مشکلات، به همراه شما به زوج درمانگر مراجعه نمایید. اگر ایشان راضی به مراجعه نشدند، حتما خودتان به یک درمانگر( روانشناس یا روانپزشک ) مراجعه کنید. مسائلی که مطرح کردید،

0

اصلا آدم خوش برخوردی نیستم البته فقط باخانواده ی شوهرم راهنمایی میکنید؟ آدم , برخوردی , روابطبا سلام دلیل عدم علاقه در ابتدا و تا به الان به همسرتان چیست؟ چون در موردی ذکر نکردید. پیشنهاد می کنم به زوج درمانگر مراجعه نمایید.

0

اصلا آدم خوش برخوردی نیستم البته فقط باخانواده ی شوهرم راهنمایی میکنید؟ آدم , برخوردی , روابطبا سلام و وقت بخیر. شما پاسخ سوال را نیز بصورت مستتر در لابلای سوال داده اید! -از ابتدا کشش زیادی برای ازدواج نداشته اید -طبق نظر خودتان بخشی از اختلافات از شیوه برخورد خودتان است -زندگی نزدیک خانواده همسر هم مزید بر علت شده است بسیاری از این موارد را میتوانید در چهارچوب جلسات زوج درمانی ابتدا توافق و سپس مدیریت کنید.