نزدیک به دوسال هست که مادرم رو از دست دادم.ولی هر موقع یعنی هرررر موقع در مورد مادرم بخوام صحبت کنم بغضی راه گلوم رو میگیره و قلبم فشرده میشه و حالم بد میشه.من فرزند آخر خانواده بودم و بسیااار وابسته بزرگ شدم.الان خودمم مادرم و این حالتهایی که بهم دست میده،تاثیر بدی روی زندگی خودم گذاشته.چطوری میتونم از این مرحله عبور کنم؟آیا من تو مرحله سوگواری گیر کردم؟
سرکار خانم دکتر سوزان رحیمی پاسخ دادند.
سرکار خانم سپیده بارانی پاسخ دادند.
سرکار خانم مریم ورامش پاسخ دادند.
سرکار خانم دکتر زهره فیض آبادی پاسخ دادند.
سرکار خانم زهرا خیری پاسخ دادند.
جناب آقای محسن نقی زاده پاسخ دادند.
سرکار خانم شهرزاد پورآزاد پاسخ دادند.
جناب آقای بهزاد صدقی پاسخ دادند.
جناب آقای دکتر مهدی قاسمی پاسخ دادند.
جناب آقای دکتر سید شجاع الدین نمازی پاسخ دادند.